استعفا،استعفا

[فرهاد قربانی]

بدين وسيله من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم و مسئوليتهای يک کودک شش ساله را قبول می کنم می خواهم به يک ساندويچ فروشی بروم و فکر کنم که آنجا يک رستوران پنج ستاره است می خواهم فکر کنم شکلات از پول بهتر است، چون می توانم آن را بخورم می خواهم زير يک درخت بلوط بزرگ بنشينم و با دوستانم بستنی بخورم می خواهم درون يک چاله آب بازی کنم و بادبادک خود را در هوا پروازدهم می خواهم به گذشته برگردم، وقتی همه چيز ساده بود، وقتی داشتم رنگ هارا، جدول ضرب را و شعرهای کودکانه را ياد می گرفتم، وقتی نمی دانستم که چه چيزهايی نمی دانم و هيچ اهميتی هم نمی داد می خواهم فکر کنم که دنيا چقدر زيباست و همه راستگو و خوب هستند می خواهم ايمان داشته باشم که هر چيزی ممکن است و می خواهم که از پيچيدگي های دنيا بی خبر باشم می خواهم دوباره به همان زندگی ساده خود برگردم، ...می خواهم به نيروی لبخند ايمان داشته باشم، به يک کلمه محبت آميز، به عدالت، به صلح، به فرشتگان، به باران، و به...اين دسته چک من، کليد ماشين، کارت اعتباری و بقيه مدارک، مال شما
من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم

[Peanut]

(01-01-2013 09:30 PM)فرهاد قربانی نوشته شده توسط:  
بدين وسيله من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم و مسئوليتهای يک کودک شش ساله را قبول می کنم می خواهم به يک ساندويچ فروشی بروم و فکر کنم که آنجا يک رستوران پنج ستاره است می خواهم فکر کنم شکلات از پول بهتر است، چون می توانم آن را بخورم می خواهم زير يک درخت بلوط بزرگ بنشينم و با دوستانم بستنی بخورم می خواهم درون يک چاله آب بازی کنم و بادبادک خود را در هوا پروازدهم می خواهم به گذشته برگردم، وقتی همه چيز ساده بود، وقتی داشتم رنگ هارا، جدول ضرب را و شعرهای کودکانه را ياد می گرفتم، وقتی نمی دانستم که چه چيزهايی نمی دانم و هيچ اهميتی هم نمی داد می خواهم فکر کنم که دنيا چقدر زيباست و همه راستگو و خوب هستند می خواهم ايمان داشته باشم که هر چيزی ممکن است و می خواهم که از پيچيدگي های دنيا بی خبر باشم می خواهم دوباره به همان زندگی ساده خود برگردم، ...می خواهم به نيروی لبخند ايمان داشته باشم، به يک کلمه محبت آميز، به عدالت، به صلح، به فرشتگان، به باران، و به...اين دسته چک من، کليد ماشين، کارت اعتباری و بقيه مدارک، مال شما
من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم

موافقم, من ماشینمو نگه‌می‌دارم ولی‌، چون بدون اون نمیتونم زندگی‌ کنم

[مهدی گل محمدی]

آقا فرهاد من فعلا بزرگسال نشدم و حدود 19 سالمه...
کی بیام سوئیچ ماشینو بگیرم.....
کارت اعتباری رو هم میخوام...
دستت درد نکنه

ولی خیلی زیبا بود متنش واقعا وقتی آدم بزرگتر میشه خیلی نسبت به گذشته زیبایی هارو از دست میده و وقتی کودک هست به وسعت زمان بزرگشالی اون لذت هارو حس نمیکنه

[فرهاد قربانی]

شما زحمت نکش این همه راه رو نیا، ادرس بده برات بفرستم..و باشرمندگی من نتونستم زیاد پول جمع بکنم.پورشه و .. بگیرم. فعلا یه پراید هست ،وانت رو هم که مسعود اومد برد..بابت کارت اعتباری شرمنده،مهیار (شریک چای خشک) قولشو به اون دادم.

[soltan_sal]

خوش به حال اون روزها چه پاکی در وجود ما بود.

[Peanut]

(01-02-2013 08:21 PM)soltan_sal نوشته شده توسط:  خوش به حال اون روزها چه پاکی در وجود ما بود.

ما هنوز همون انسانها هستیم، همون روحِ آزاد و شاد درمون هست، فقط جسممون که بزرگتر شده
راستشو بخوای من هنوز‌م همه اینکارا رو می‌کنم حتا بیشتر از اینم می‌کنم ،،،هر روز
آسونه ولی‌ یکم تمرین می‌خواد و باورِ

[arash-microb]

استعفا نده ! تلفیق کن کودکیتو با بزرگسالی....
پیشنهاد بود
آرزو موفقیت نا محدود

[jahanagahi]

هر سنی شیرینی بخصوص بخود را دارد. من حاضر نیستم جای هیچکدام را با هم عوض کنم.
پس فرهاد جان هم ماشینم را لازم دارم هم کارت اعتباریم را.

[P@RSA]

ميشه كودكي كرد كافيه اين اجازه رو به كودك درونت بدي
بعضي از ماها يه شيطنتايي ميكنيم كه به عقل جن هم نميرسه چه برسه كودك

[goldmen]

بيشتر دوست دارم به جاي اينكه برگردم به كودكي بزرگتر بشم و دنياي زيبايي كودكي رو براي خيلي از كودك هاي اينده قشنگتر وامن تر بكنم ويك گوشه بشينم ولذت ببرم از دوران كودكي كه دارند