زندگی با قانون راز شیرین می شود !؟

[alma]

دیشب که داشتم این مطالب رو میخوندم 2ساعت قبلش با همسرم رفتیم سراغ دکتر چون تقریبا2هفته ای میشه بدون دلیل و بعد از یه مهمونی خونوادگی مهره های کمرم جوری درد میکرد که حتی نشستن رو برام سخت کرده بود.
در این مدت دخترم بهم میگفت مامان چرا شما که اینهمه کتاب و قانون راز و شفا دهی خوندی نمیتونی خودتو خوب کنی و تاکید داشت که باید اینکارو انجام بدم .(ایشون هم تو این زمینه کمی مطالعه داره و این قانون رو باور داره)اما من انگار چیزی نمیشنیدم و توجهی به صحبتهاشون نداشتم.

یادم رفت بگم دکتر مد نظرمون نبود و منم راستش خیلی علاقه ای به انجام آزمایش و عکس و این حرفا ندارم بنابراین بدون مراجعه به پزشک برگشتیم و بعد از خوندن مطالب دوستان و بیماری دوستی که توسط جناب کامیار شرح داده شده بود در حالتی از احساس که تقریبا غیر قابل توصیف هست قرار گرفتم (البته نه اینکه فکر کنید وارد خلسه و کارای عجیبی که برخی انرژی درمانها انجام میدن شدم)حسی درونی حاکی از اطمینان از اینکه این بیماری به دلیل جذب انرژی های منفی در اون مهمونی سراغم اومده پس الان هم به همون راحتی میتونه از بدنم خارج بشه.

شکر خدا الان که دارم این مطالب رو تایپ میکنم بیش از 70%مشکل حل شده و باقی اونو مطمئن هستم به دلیل برنامه ریزی و باور ذهنم هست که بیماری به مرور باید رفع بشه وگرنه میتونستم در آن واحد کل این مشکل رو حل کنم.

و نکته ی مهم که یه یاداوری برای خود بنده است. نسیان یا فراموشی یکی از نعمتهایی است که خداوند در قران به صراحت به عنوان یکی نعمت ها به بندگانش معرفی کرده و الحق در صورت نبود این نعمت چه بسا یاداوری مشکلات انسان رو در زمان کوتاهی نابود میکرد اما همین مسئله در مورد یادآوری قوانین خوب زندگی مثل شکر گزاری و قدر دانی یا همین قانون راز رخ میده که برای دوری از این مشکل بهتره تمهیداتی اندیشید تا همیشه در متن جریانات خوب قرار گرفت.

ممنون از وقتی که برای خوندن این مطلب گذاشتید.راستی کتاب شفای زندگی از خانم لوییز هی در مورد انواع بیماریها و سرمنشا ذهنی اونهاست که ارزش یکبار خوندن رو داره.

[ahmad rezaee]

اوایل سال اردیبهشت ماه سال 92 در سفر اصفهان سمینار استاد آزمندیان در رابطه با خلق اهداف توسط قانون جذب را تماشا می کردیم و امروز خلاصه مطالب آن سمینار را مرور میکردم .

گفتم بهتر است تا این مطالب را برای دوستان در این قسمت ارائه کنم ، تا ضد و نقیض هایی که در استنباط خلق پدیده هاست برطرف شود .


سمینار راز استاد آزمندیان

تصمیم ------------- تغییر بدنیال دارد .

کافی نیست که افکار عالی را بدانی بلکه باید همان گونه شوی .
امروز روز طراحی سرنوشت توست . هرچه اراده کنی در کائنات خلق می شود .
۱ ساعت اندیشه = ۷ سال زندگی.
انسانهای بزرگ زاده نمی شوند بلکه ساخته می شوند .
اولین بال پرواز انسان آگاهی و دومین آن هشیاری است .
کیفیت زندگی شما را سوالات شما تشکیل می دهید
رسالت من در زندگی چیست ؟ زندگی زیبا ( جمع آوری مواهب الهی و زندگی شاد و زیبا )

خوشبختی چیست ؟ good felling احساس خوب
برای موفقیت آینده زندگی تان ابتدا هدف گزاری کنید ، آنهم زمانبندی شده و بعد برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنید .
اگر در طراحی آینده ات قصور بورزی مانند اینست که برای شکست برنامه ریزی کرده ای .

انسان برای خلق اهداف 2 قدرت دارد
1- فیزیکی و بدنی
2- قدرت فکر و ضمیر ناخود آگاه ( هدفها و منابع را به سمت شما می آورد )
اگر رازها را بدانی و عمل کنی زندگی شگفت انگیز می شود .

زندگی هدیه خداوند به تو است و نحوه زندگی کردن خوب هدیه تو به خداوند است .
برای خلق زندگی عالی باید درونت را با تقوا- معنویت و فضیلت انسانی آکنده کنی .
انسانهای موفق دارای گوهر وجودی هستند ) لیاقت ( اعتماد بنفس - امید - عشق - ایمان )
چون به دریا می توانی راه یافت پس به سوی قطره چون باید شتافت

مهم نیست که از کجا آمده ای ، مهم اینست که به کجا می روی
پشت سر افسردگی تاریخ است .
انسان کمال طلبی باش
مسیر زیبای آخرت از همین دنیا می گذرد.
پاداش بهشت هدیه انسانهایی است که در این دنیا عالی زندگی می کنند .
انسانها هر آنچه بجویند می یابند .( فقط به زیبایی ها فکر کنید )
رسیدن به زندگی عالی انجام درست قانون و رازهاست .

مهمترین راز قانون جاذبه است :
با استفاده از قانون فکر مواهب را جذب کنید.
هر اندیشه ای کنید در کائنات ولوله می کند و همجنس آنرا جذب می کند .
مثبت == مثبت منفی == منفی
هر چه از خدا بخواهی به تو می دهد و هیچ مانعی وجود ندارد و این مانع ها دام است .
هر هدفی را حستجو کنی آن هدف هم ترا می جوید .( تشنه آب و آب جوید تشنه را )
اگر بخواهی جذاب را جذب کنی باید تو جذاب شوی


مسیر خلق اهداف :

۱- فکر :بخواهید تا به شما داده شود و بیاندیشید تا خلق کنید
علل عدم فکر ( باورهای منفی و نداشتن روحیه عالی )
از کوزه همان برون تراود که در اوست
اول باور درست == فکر درست

۲- انعکاس اندیشه و کائنات پاسخ می دهد ( هر چه بخواهی در کائنات مارک زده می شود )

۳- خلق و دریافت : (برای اهداف زمانبندی کن و محکم به سوی دریافت آن حرکت کن )

برای خلق هر پدیده باید معادله کلی زیر را حل کنی :
(خلق پدیده) a+b+c+d+........= x
خلق پدیده == باور +اندیشه+روحیه+انگیزه+ارتباطات+همسویی با کائنات+تلاش+خواست خداوند


پس پروسه خلق هدف بصورت زیر است :

۱) سفارش ۲) تعامل با کائنات ۳) باورهای عالی تو
گاهی آنقدر اندیشه ات بزرگ است (۱۱۰ ) که کل معادله را جواب می دهد
اگر اندیشه ات کوچک است باید باورت بزرگ باشد که گاهی با بزرگی آن به عمل نیازی پیدا نمی کنی


پارامتر روحیه و احساس در قانون جذب بالاترین است ( تو فقط تلاشت را با احساس بالا انجام بده )
* وقتی چیزی را برای شروع نمی دانی فقط تلاشت را شروع کن ، با روحیه بالا و امید بالا *
از لحظه طلب تا تا لحظه دریافت قانون جذب عمل می کند و کائنات راه را نشانت می دهد ، فقط کافی است اولین قدم را برداری


you lose what you want and give what you love


احساس عالی زمان خلق را کوتاه می کند
به هیچ عنوان اجازه نداری افکار و احساس منفی داشته باشی .
تا زمان خلق هدفت ،احساس عالی واجب است .
احساس عالی زمان خلق را کوتاه تر می کند ( به هیچ عنوان اجازه نداری افکار منفی و احساس منفی داشته باشی )

سخن پایانی :

چون از فردا اطلاع نداریم ،دست در دست خدا بدهیم که آگاه به اسرار است و به او توکل کنیم .


موضوع : خلاصه سمینار راز استاد آزمندیان

[alma]

خیلی جالبه امروز داشتم فکر میکردم از دوستان خواهش کنم مطالب ارزشمندی که از منابع مختلف رو کسب کردند و یا تجربیات شخصی خودشون رو به اشتراک بذارن که با پست جناب رضایی مواجه شدم.ظاهرا قانون جذب در بین دوستان انجمن رو دور تندش افتاده .

اما چیزی که مجددا میخوام خواهش کنم اجازه ندیم این مبحث به فراموشی سپرده بشه و با گفتن هر چند یکی یک نکته کوچک این مسئله رو زنده نگه داریم چون به نفع همگی ماست .

لطفا دوستان در صورت داشتن ایده ای برای پربار کردن این تاپیک پیشنهادهای خودشون رو مطرح کنند .چون به تجربه ثابت شده همونطور که بدن یه ورزشکار با تمرینهای روزانه میتونه آمادگی خودشو حفظ کنه.و صرف دونستن قواعد یا مثلا تمرینات چند سال قبل دلیل بر آمادگی جسمی حال نخواهد بود.ذهن و ناخوداگاه ما هم نیاز به تمرینات روزانه برای ارتباط مستمر با این قوانین داره تا بتونه موثر واقع بشه وگرنه دونستن صرف مطلب کمک چندانی نخواهد کرد.

مثلا میتونیم اولین کتابی که در این زمینه خوندیم یا شرایطی که باعث وقوف ما نسبت به این مسائل شد و یا مهمترین نکاتی که از مطالعه ی این همه کتاب در ذهنمون نقش بسته و احیانا تجربیات شخصی خودمون رو بیان کنیم.



نظرات دوستان باعث خوشحالی بنده خواهد بود.
ویرایش شد.

[کتایون کاظمی]

اول از همه تشکر از جناب مهدی1 که این تاپیک جالب را استارت زدند،بعد هم تشکر ویژه از جناب رضائی عزیز که مثل همیشه پرانرژی وبه جا وارد بحث شدند.....و تشکر از سایر دوستان همراه
من فکر می کنم تقریبا نکات مهم کار همیشه گفته میشه واکثریت ما هم ، تا حد قابل قبولی با بحث قانون جذب آشناییم اما تجربه بهم میگه :مهم تکرار قانون،عدم ناامیدی وفراموش نکردن ذات لایتناهی الهی است.... گاهی با قدرت جذب بالا وتلاش، تند تند به آرزوها واهدافمون میرسیم بعد یکهو می افتیم رو دور کند وبعد توقف وبعد ناامیدی و این دلیلش اینه که خستگی و یه توقف کوچیک در رسیدن به اهدافمون ،باعث میشه :
با فراموشی این قانون و تنبلی خودمون وازکاه کوه ساختن ذهنمون، و گاهی کنار کشیدن به خاطر تحت تاثیر حرف اطرافیان قرار گرفتن و.... همه و همه راحت ترین کار است که بهانه ای دست ذات آدمی بدهد که با این اصول عجین شده!!!(ببخشید رک صحبت می کنم اما این واقعیت است هر چند تلخ!!! )
پس یک پیشنهاد دوستانه در تکمیل حرف اساتیدی چون مدیریت سایت و جناب رضائی و سایر دوستانی که فرمول کار را بیان کرده اند : "تمام پارامترها را در کنار هم داشته باشید و هیچ کدام را کامل حذف نکنید هر چند در صدش کمتر باشه ،مخصوصا آیتم توکل و مطابقت دادنش با قانون رهایی در قانون جذب را به هیچ عنوان(تاکید اکید می شود.) حذف نفرمائید حتی اگه 100 درصد کارتون با بقیه آیتمها تکمیل شد به عنوان یک ادامه دهنده،کاتالیزور یا..... همیشه این را در کنارش ، داشته باشین شکر خدا معجزه می کند باور کنید ....

[alma]

میشه به جمع بندی خوبی از نکاتی که دوستان مطرح کردند رسید.از همه متشکرم

اگه بخوام از تجربیات شخصی خودم در این زمینه مطلبی بگم میتونم بگم اولین کتابی که خوندم از دولت عشق خانم کاترین پاندر بود .هر چند بعضی از مفاهیمش با اعتقاداتمون جور در نمیومد ولی سعی کردم از مطالب مفیدش استفاده کنم و بقیه رو بزارم به حساب تفاوتهای طبیعی که ادیان و فرهنگهای مختلف دارن.

مهمترین نکته ای که از اون کتاب تو ذهنم مونده بخشش بود .یعنی درون خودمون رو با بخشش افرادی که احتمالا در حقمون بدی کردند از خشم و نفرت پاک کنیم تا بشه گامهای بعدی رو برداشت. نمیدونم این مسیر چقدر سخته چون ذاتا انسان کینه توزی نیستم و سریع بدیهای احتمالی یادم میره .اما میگفت نه تنها باید دیگران رو ببخشید بلکه بهترین ها رو براشون آرزو کنید و اونا رو در بهترین موقعیت مالی تصور کنید.

بعد از انجام این مرحله انسان وارد یه آرامش عمیقی میشه که نهایت نداره.
مطلب بعدی که از کتاب 4اثر از خانم اسکاول شین در ذهنم نقش بسته نوع درخواست و آرزو کردن بود .تاکید داشت در صورتی که از ماشین یا خونه ای خوشتون اومد هرگز دقیقا اونو درخواست نکنید بلکه مشابه اون چون اگه خواسته قوی باشه ممکنه به صاحب اون وسیله صدمه بزنه .و از همه مهمتر در درخواستهاتون همیشه عنوان کنید این ارزو رو دارم تا از بهترین راه و شادترین راهها بهش برسم.اینم دلیلش اینه ممکنه خدای نکرده خواسته از راه ناراحت کننده و فاجعه باری براورده بشه.


و نکته ای که در تمام کتابها به چشم میخوره بخشش قسمتی از مال و دارایی هست مثلا 10%ا ز مال رو با رضایت ببخشید به صورت دائم و نه هر از چند گاهی که البته در شرع و عرف ما هم جایگاه خودش رو داره و توضیح واضحاته.

دیگه تجسم روزانه هدف هست که برخلاف 3قسمت قبلی کمی ضعیف عمل کردم همینطور یادداشت کردن اهداف هست که اینم متاسفانه خیلی به طور جدی عمل نکردم فقط یه مختصر یادداشتی دارم که اتفاقا وقتی داشتم نیگاه میکردم نوشته بودم تبحر در بورس و اشنایی به مفاهیمش پیدا کنم و در ادامه اضافه کرده بودم عمرا اگه همچین اتفاقی بیفته که خوشبختانه بعد ازگذشت 2ماه از اون یادداشت میشه ادعا کرد از زیر صفر اومدم بالای صفر.

ممنون از وقتی که برای خوندن این مطالب میگذارید.مطالب دیگه ای به ذهنم برسه عنوان میکنم.

[alireza091111]

سلام به همه دوستان.
آقا مهدی عزیز منم مثل شما دچار چنین افکاری بودم.
ولی یه روز نشستم با خودم عهد کردم که امتحان قانون جذب که ضرر نداره.پس شروع کردم به امتحان کردنش.

من همیشه آدمی بودم که از همه چیز مینالید و نق میزد میگفتم بد شانسم.من همیشه وقتی به ایستگاه اتوبوس میرسم اتوبوس زودتر از من حرکت میکنه.وجالب که همیشه همین اتفاق میفتاد و در حالی که از دور نظاره گر اتوبوس بودم اتوبوس از ایستگاه حرکت میکرد و من همیشه جا میموندم.

اما با تغییر افکارم و گفتن اینکه هر وقت من به ایستگاه برسم اتوبوس هم میاد.همین اتفاق برام افتاد و واقعا تعجب کردم.این قضیه رو چندین بار امتحان کردم.

حتی زمانی که تو ایستگاه مترو وامیستادم.توی اون شلوغی مترو که دوستان تجربشو داشتن میگفتم درب واگن روبروی من قرار میگیره و مترو همینجایی که من هستم توقف میکنه.خیلی جالب بود مردم حدود یه متر از من فاصله داشتن و منتظر بودن درب مترو جلوی اونا باز بشه. ولی من از جمعیت شلوغ اونا فاصله میگرفتم.و درب مترو دقیق جلوی من باز میشد.البته نمیگم همیشه چون استثناها همیشه وجود دارن.ولی به نسبت 1 به 10.اما در گذشته بر عکس این بود یعنی به نسبت 1 به 10 شانس میاوردم که اتوبوس تو ایستگاه باشه و من برسم.
این اولین و ساده ترین تجربه من از قانون جذب بود.اتفاقای دیگه هم بازم هست که براتون تعریف میکنم.

[GreatNavid]

دوستان بزرگوار مطالب بسیار زیبایی رو بیان کردند .
کتابهای بسیار پر مغزی رو معرفی کردند .
اما ...
دوصد گفته چون نیم کردار نیست !

توصیه من به همه عزیزان .

به دنبال مطالب تئوریک نباشید .

فقط عمل . عمل . عمل

اینکه بدونیم ضمیر ناخودآگاه و ... چه میکند بسیار خوب است اما به نظر من در حد یک صفحه بدانیم کافی است .

مهمترین قسمتش در عمل هست .

پس توصیه میکنم به دنبال یک روش عملی باشید .

سوالی نیست ؟؟؟

[کتایون کاظمی]

(01-13-2014 02:17 PM)GreatNavid نوشته شده توسط:  دوستان بزرگوار مطالب بسیار زیبایی رو بیان کردند .
کتابهای بسیار پر مغزی رو معرفی کردند .
اما ...
دوصد گفته چون نیم کردار نیست !

توصیه من به همه عزیزان .

به دنبال مطالب تئوریک نباشید .

فقط عمل . عمل . عمل

اینکه بدونیم ضمیر ناخودآگاه و ... چه میکند بسیار خوب است اما به نظر من در حد یک صفحه بدانیم کافی است .

مهمترین قسمتش در عمل هست .

پس توصیه میکنم به دنبال یک روش عملی باشید .

سوالی نیست ؟؟؟

دوست عزیز فکر می کنم همگی به هرچه در این تاپیک اشاره کردند در نهایت تاکید هم کرده اند که مثلا فلان کتاب برای من موثر بوده یا فلان فرمول به این شکل بهتر جواب می ده و قلقش اینه....(رسیدن اتوبوس،درمان درد کمر،چاشنی توکل به قانون راز،بخشش ودیدن تاثیر آن و.... ) اینها یعنی اینکه همگی به این قانون عمل کردند و با تجربه به حرفهای گفته شده اشان در این تاپیک رسیده اند و مجموع تمام اینها عملا افراد را با قانون راز عجین کرده !!! اگر منظور دیگری از روش عملی در این تاپیک دارید لطفا بفرمائید....

[alma]

خیلی خوشحالم و ممنون از تمام نظرات چون به واقع هر نکته ای که بیان میشه چکیده ی تحقیقات فراوان وبعضاتجربه های ارزشمند همراه اون بوده.

کاملا با دوست عزیزمون جناب GreatNavidموافقم اما فراموش نکنیم که امثال بنده و شما هم در ابتدا با توصیه های اینچنینی در مورد عمل کردن و هدر ندادن وقت برای منابع گوناگون مواجه بودیم اما این اطمینان رو زمانی کسب کردیم که به قول جنابعالی کلی مطلب مطالعه شد.پس برای دوستانی که تازه قدم در این راه گذاشته اند بد نیست کمی هم مطالعه داشته باشن چون به عمیق تر شدن باور منجر میشه و ایمان قلبی به این قانون، سرمنشا تمام تغییرات مثبت هست.

و اما چند قانون مهم که بعضا در صحبتهای دوستان بود رو محض یاداوری برای خودم اشاره میکنم.

جالب ترین نکته ی این تعالیم که عین تعالیم دینی ماست توکل به قدرت کائنات که در هر اندیشه ای یک نام به خود گرفته .ما به عنوان خداوند از این قدرت نام میبریم و انرژی کیهانی و مبدا انرژی و .....اسامی است که بر ان نهاده شده که بر اصل موضوع خللی وارد نمیکنه .(ضمن اینکه در قران به زیبایی و صراحت بیان شده که روح خدایی در گل وجود انسان دمیده شده و این مفهوم یعنی انسان زمینی و محدود بنا به ظرف وجودیش دارای صفات و قدرتهای ناب الهی است .)

ممکنه برخی دوستان خرده بگیرند که چرا این مسائل رو سعی میکنم در قالب دین بیان کنم .خب اول خاطر نشان کنم که متشرع صرف نیستم .ثانیا واضحه ما به عنوان مسلمان دارای یک حافظه ی تاریخی هستیم که نادیده گرفتن اون و خاموش کردنش تقریبا غیر ممکنه از طرفی وقتی افرادی مثل وین دایر و بزرگان این عرصه اذعان دارند که این مفاهیم قرنهاست در شرق شناخته شده و مردم به آن عمل میکنند و از مولانا به عنوان کسی که الهام دهنده ی وی بوده و ارادت خود رو در جای جای مباحثش با نقل اشعار و داستانهای وی بیان کرده چرا من نوعی از این منبع غیبی غافل شوم و به دلیل رفتار برخی کل مسئله رو زیر سوال ببرم!!!

بیان این نظرات ممکنه در ظاهر دور شدن از مسیر اصلی به نظر برسه اما چالشهای درونی بوده که شاید باهاش برخورد داشتم و به عنوان تجربه دارم ازش یاد میکنم.

اما باور این قدرت عظیم باید اونقدر در ما قوی باشه که به یه ایمان قلبی برسیم و در اینصورت با آرامش خاطر میتونیم در کارها توکل کرده و سپس مرحله ی رها سازی رو انجام بدیم .همیشه این مفهوم با این مثال در ذهنم گره خورده که بتوان مثل مادر حضرت موسی فرزند رو به رود نیل سپرد.خب من که اصلا ادعایی ندارم و مونده تا به این مرحله برسم اما این گفته نباید دلیل بر هرگز نرسیدن به دلیل سختی کار باشه چون در موقعیتهایی که به اصطلاح دستمون از زمین و زمان کوتاه شده خیلی راحت این تجربه زیبا رو داشتیم و کارها رو به کسی که باید سپردیم و نتیجه گرفتیم.

به عنوان تجربه هر وقت برای انجام کاری اول سراغ خداوند نرفتم به قول آقا مهدی بیچاره شدم تا بهش رسیدم .اما با رفتن به سراغ منبع اصلی کارها راحت و بی دردسر ردیف میشن.متاسفانه با وجود این تجربیات بازم سراغ غیر منبع اصلی میرم .

بگذریم ...در مرحله ی رها سازی نکته ی ظریفی وجود داره که خوشحال میشم دوستان مجرب و دانشمند بر اساس تجربیاتشون یه راه حل بدن.
مفهوم رها سازی یعنی با اطمینان از اینکه مه و خورشید و فلک دست در دست هم دادن تا از راهی شگفت منو به مقصود برسونن اما ذهن منطقی و استدلالی بنده یک لحظه نمیتونه آروم بشه و بعد از رها سازی مدام در حال دادن راه حل هست یه مثال میزنم تا روشنتر بشه.مثلا من ارزوی خونه ای رو با ویژگیها ی خاصی دارم .بعد از مطرح کردن درخواست ظاهرا رها میکنم اما نا خوداگاهم مدام نقشه میکشه که با فروش خونه ی فعلی بعد گرفتن اینقد وام و .....میشه به این خونه رسید در صورتی که میدونم رها سازی یعنی مطمئن باشی در زمان و مکان مناسب و از راهی شگفت انگیز و عالی به این خواسته میرسی؟؟؟؟

ضمنا جای استاد قربانی خیلی خالیه امیدوارم هر کجا هستند در کمال صحت وسلامت باشند.

[alma]

دیگه واقعا نمیدونم اسم این همزمانی رو چی گذاشت امروز بعد از ظهر مدرسه بودم و بعد از وارد شدن به سایت بدون توجه به سایر تاپیکها یکراست اومدم سراغ این تاپیک و سوالمو در مورد قانون رها سازی مطرح کردم .
بعد از بازدید بقیه ی پستها متوجه شدم دقیقا سوالی مشابه این توسط خانم کتایون کاظمی امروز ظهر در تاپیکی با عنوان"پیاده سازی مرحله رهایی در قانون جذب "باز شده و کلی هم دوستان نظرات ارشمندی رو مطرح کردن!!!!!

انرژی ارزشمندی در بین دوستان یکدل انجمن در جریانه و شخصا به فال نیک میگیرم.
ضمنا در صورت صلاحدید خواهش میکنم اجازه بدید سوالات مربوط به قانون راز در همین تاپیک ادامه پیدا کنه.