کلاس آموزش کسب و کار ویژه ( تخصصی )

[ahmad rezaee]

[b]

نکته های غافلگیر کننده :

در ادامه مرور مطالب به نکته های تفکر بر انگیز در باره 4 خانه مالی می پردازیم .

آرام آرام ذهنمان را در گیر مطالب می کنیم ، تا در ناخود آگاه ذهنمان این مطالب جایگزین ذهنیت های احیاناً اشتباهمان شوند .

به نوشته های عکس توجه کنید :



http://shop.unc-co.ir/
در دو جمله فوق ترس اولین و مهمترین عامل شکست و باخت و مانع پیشرفت است .


همه ما از کودکی با ترس رشد کرده ایم .


مثلاً پدر می گوید " اگر درس نخوانی اخراج می شوی "
اگر در کار بورس سرمایه گذاری کنی ، ضرر می کنی "
اگر کارخانه بزنی ورشکست می شوی "
اگر استخدام نشوی ، از حقوق بازنشستگی دوران پیری خبری نیست "



ابن ترس همیشه همراه ما است حتی در زمان تغییر وضعیت از موقعیت های کاری .


کارمند می گوید : نکند اگر خودم را بازخرید کردم ، حیران و بی پناه شوم و نتوانم کاری را برای خودم دست و پا کنم .


صاحب خانه مشاغل می گوبد " همه آدمهای کله گنده می توانند 200 ، 300 نفر را اداره کنند و از آنها کار بکشند ، من نمی توانم کارخانه دار باشم


فرد صاحب کسب و کار بزرگ گاهی می گوید " سرمایه گذاری ریسک دارد من یاد گرفته ام با نیروی کاری و مدیریت پرسنل هایم ، پول درآورم .


سرمایه گذار ناشی می گوید " باید پولهای خود را به شرکتهای سرمایه گذار بدهم ، شاید من خودم ضرر های زیادی بکنم .




واقعیت اینست که ما ایرانیها زیاد به دنیای تجارت بین الملل و ریسک های حساب شده آشنا نیستسم .

هنوز وضعیت بازار و بده و بستانهایمان ذهنیت قدیمی دارد ،و حتماً باید پول را بینیم تا جنسمان را به طرف مقابل بدهیم .



ترس از ریسک و باخت باعث می شود که تجارت الکترونیک ما شکل نگیرد ، چون می ترسیم با فرستادن جنس ، پولمان را ندهند .


ترس داریم سیستم درستی از کسب و کار راه اندازی کنیم ، چون ممکن است پرسنل به اداره کار شکایت کنند .


و ترس داریم از اینکه در سرمایه گذاری ها ورشکست شویم ، پس صورت مسئله را پاک می کنیم و محکم سر جایمان می نشینیم ، مبادا خطی روی بدنمان بیفتد .



پس شما کارمند عزیز
شما مغازه دار گرامی
شما کار آفرین محترم
شما سرمایه دار گرانقدر



اگر ترس از تغییر در زوایای پنهان شما لانه کرده ، اگر به امنیت مالی بیشتر از آزادی مالی اهمیت می دهی
اگر می ترسی مبادا با حرکت از وضعیت فعلیت خانواده ات سرگردان شوند !



باید بگویم ، خیلی باهم کار داریم ، هنوز باید سر کلاس اول دبستان به صحبت های معلم خوب گوش کنیم و درسهای آنرا از نو بنویسیم .

غلط :بابا نان داد ؟
درست :من نان را می توانم بدست آورم !

غلط : مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد .
درست : مزد آن گرفت جان برادر که فکر کرد !




پس می پرسی آقای معلم چکار کنیم ؟

جواب :از تغییر نترسیم ، موفقیت پشت پنجره تغییر حساب شده است .

- موقعیت خود را بشناسیم

- جایی که می خواهیم به آنجا برویم را مشخص کنیم

- آنچه در این تغییر و جابجایی نیاز است ، با خود برداریم

_ بدون ترس و با توکل بخدا حرکت کنیم .




انشاءالله در دور جدید کلاسها که برگزار خواهد شد ، با تمام زوایا پنهان و آشکار شروع کسب و کار و عوامل شکست در آن آشنا خواهیم شد و آنها را خواهیم شناخت .

خیلی دوستتان دارم و آرزوی بهترین موفقیتها را برای شما دوستان نترسم دارم .

شب همگی خوش و تا شبی دیگر خدانگهــــــــدار

.[/b]