دوبرابر کردن پول شروع شد(sir-mahyar)

[Mrs.Seyedi]

آخی چه کار جالبی کردی آقا محیار واقعاً تبریک می گم البته ما هم از این کارا بچه بودیم با داییم می کردیم مثلاً ذرت رو می دادیم مامانم بو می داد فکر میکرد می خواهیم خودمون بخوریم می رفتی جایی که بچه ها بازی می کردند به نرخ بالا می فروختیم؛ هم بچه ها شاد بودند هم ما کلی سود می کردیم، هم از این فرفره ها درست می کردیم می فروختیم اون موقع ها یادمه کوچیکاش رو 50 و بزرگاش رو صد می فروختیم . بادبادک یادمه دونه ای 500 می فروختیم، یادمه یک پسر مامانش رو آورده بود می گفت چرا اینقدر گرون می دید، داییم ترسیده بود فکر می کرد الان میرن به مامانامون خبر میدن، گفتم خانم این کار یک خلاقیته، اول از همه شما پول موادش رو حساب کنید میشه 250 و بعد زحمت یک ساعته که برای ساختش کشیدیم تازه ما دو تا شریک هستیم و سودش قراره تقسیم بشه پس می بینید که خیلی هم منصفانست، خانمه به من گفت چه سرزبونی هم داره فسقلی، بعد دیگه خریدند.
ما هم رفتیم بستنی خریدیم و کلی تنقلاته دیگه

وای چه خوش می گذشت