پیشگیری و بیمه کردن خودمان از نیرنگهای بازار

[ahmad rezaee]

نصایح شما را می خوانم و با گوشت و پوست و استخوانم آنها را لمس میکنم .چرا؟

چون راههایی بسیار رفته ام و در ظلمت ها گم شده ام بدون چراغی روشن که مسیر را ببینم و در چاه نیفتم .

اٍبایی ندارم از گفتن اینکه شکست را تجربه کرده ام و مسیر را درست نرفته ام . به هر کسی بدون تعقل اعتماد کرده ام و دنیای تجارت را نشناخته وارد شده ام .
اصول اصول اصول . این چیز هایی بوده اند که من رعایت نکرده ام و هر بار که شکست خورده ام تنها دیگران را متهم کرده ام که درست رفتار نکرده اند .
بله من درستکار بوده ام و زحمت بسیار کشیده ام ولی مانند اتومبیلی که دیگران با آن تصادف می کنند و او خودش را بیمه نکرده است ، من خودم را بیمه نکرده ام و قرار داد سفت و سخت در اول کار و تضمین های لازم را در خیلی از موارد نگرفته ام .

اما الان می فهمم که اصول کار چیزی است از هر چیز مهمتر و رعایت نکردن آن در ایران ما دیگران را به طمع می اندازد .

جناب نامی ، نوشته هایتان را بر در و دیوار ذهنم نقش می کنم و همیشه آنها را در جلوی دیدگان در دفتر کارم قرار می دهم .

دفتری به نام توصیه های شما تهیه می کنم و آنرا همیشه مطالعه میکنم و برای دیگران هم بازگو می کنم تا در وجودم نهادینه شود .

بازهم ممنون