خرافات و تعصبات را دور بریزید

[Peanut]

خرافات و تعصبات را دور بریزید

دیشب خونه‌ای را قولنامه می‌کردم فروشنده من خریدار یک فرد چینی‌ و مشاور املاکش که ایشون هم چینی‌ بودند. خریدار شروع کرد گفتن که "در میونِ چینی‌‌ها خیلی‌ بد یمن که خونه‌ای را که شخصی‌ پیری (که الان مرده) خریداری کنیم. (صاحب قبلی‌ این خونه که من پارسال از وراث ش خریدم فوت شده)..گفتم شما خونه را از من دارید می‌خرید و من هم همونطور که می‌بینید زنده‌ام و حالا‌ها هم خیال مردن ندرم. طرف خندید. گفت "این خونه شماره ش خوش یمنه (۶۸)،،گفتم خدارو شکر. گفت پنجره اتاق خواب به حیاطی که توش استخر (آب ) هستش باز می‌شه این بین ما چینی‌‌ها فنگ شویی خوبی‌ نداره ..گفتم پس چرا این خونه را می‌خری؟میدونی‌ که من نمیتونم استخرو جاشو عوض کنم بذارم وسط مهمون خونه؟ خندید...

گفت من خریدِ خونه را می‌خوام تو ماه فوریه تاریخ نخوره تو سنت من خوب نیست. گفتم من می‌خوام که زودتر یعنی‌ تو ژانویه تحویل بدم. گفت "تحویل تو ژانویه یعنی‌ اینکه من تعمیر و این چیزارو تو زمستون شروع کنم....بین ما چینی‌‌ها رسم نیست که تو زمستون تو خونه مون کار بشه خوش یمن نیست" گفتم اگه تو ژانویه تحویل بگیری من حاضرم ۱۰ هزار دلارقیمت را بیارم پاین. لبخندی زد و گفت قبوله!!

اعجازِ تخفیف!!!!! به همین ساده‌گی همه اون چیزهایی که بد یمن بودن تبدیل شدن به چیزی خوش یمن و طرف یادش رفت که چی‌ می‌خواسته و چی‌ گرفته...

بگذریم، سالها پیش خونه‌ام (این صحبته یه خونه قبلی‌ِ دیگه است ) را برا فروش گذشته بودم که میدونستم نسبت به مدل خونه و محلش باید سه‌ روزه قولنامه بشه. دو هفته هی‌ مردم اومدن دیدن(۹۸ در صد خریدار‌ها تو اون محل تو اون موقع چینی‌ بون) یک پیشنهاد هم نگرفتم خلاصه فهمیدم که شماره خونه ۳۱۴ تو خرافاتِ چینی‌‌ها معنی‌ خوبی‌ نداره، تحقیق کردم دیدم عدد ۴ براشون یعنی‌ "مرگ" و ۱۴ یعنی‌ "مرگ حتمی" منی‌ که سالیان سال خوش‌ترین و بهترین روز‌های عمرم را تو اون خونه گذرونده بودم نمیتونستم قبول کنم که در نظر میلیون‌ها آدم خونه من بد یمنه، آخرشم یه خارجی‌ اومد اون خونه را خرید.

میدونم که عدد ۱۴ میونِ ایرانی‌‌ها مبارکه و این چیزا، حالا ببینین که خرافات چقدر با هم تضاد دارن، حتا یه چینی‌ به من گفت "من خودم چون جوونم به این چیزا اعتقاد ندرم ولی‌ پدر مادرامون و فامیل هامون به شدت معتقدند و اگه این خونه را بخریم شاید حتا پاشون را توش نزارن!!!"(یعنی‌ اینقد این خونه شوم بوده و ما نمیدونستیم)
خلاصه دیشب خونه فروش رفت و اینجا باید تو قولنامه ساعتی‌ رو که معامله تموم می‌شه تو قولنامه بنویسیم، نگا به ساعتم کردم و رو ورقه نوشتم ۶:۴۰ همین که عدد ۴۰ را نوشتم رنگ از روی خریدار و مشاور املکش پرید، زودی مشاور ه گفت این عدد را عوض کنین لطفا بکنین ۶:۵۰ منم این کارو کردم

خدا که خودش میدونه معامله ۶:۴۰ تموم شده و دروغکی نوشتیم ۶:۵۰ خودش یه رحمی بمون بکنه سر یه خونه فروختن نمیریم حالا.

دوستان خرافات و تعصبات ویرانگر فکرِ آزاد هستن و برای موفق شدن باید از اونها دوری کنیم.

اگه دوست داشتید بیائید اینجا بنویسید که از چه خرافات و تعصباتی متنفرید و چی‌ هارو میخاید تو خودتون دور بریزید

از هر کسی‌ که لطف کرد این متن هاروخوند متشکرم، هر کی هم که پست‌های منو قابل (در شان خودش نمی‌بینه خوندن اون هارو) نمیدونه که بخونه لطف کنه نخونه من راستش از این بهتر نمیتونم بنویسم