حکایات زمان کنونی: 09-30-2025, 01:21 PM |
|||||||
|
حکایات
|
05-29-2012, 11:07 AM
ارسال: #2
|
|||
|
|||
RE: حکایات
مردی در کنار ساحل دورافتاده ای قدم میزد. مردی را در فاصله دور می بیند
> که مدام خم میشود و چیزی را از روی زمین بر میدارد و توی اقیانوس پرت > میکند. نزدیک تر می شود، میبیند مردی بومی صدفهایی را که به ساحل می > افتد در آب میاندازد. > > - صبح بخیر رفیق، خیلی دلم می خواهد بدانم چه می کنی؟ > > - این صدفها را در داخل اقیانوس می اندازم. الآن موقع مد دریاست و این > صدف ها را به ساحل دریا آورده و اگر آنها را توی آب نیندازم از کمبود > اکسیژن خواهند مرد. > > - دوست من! حرف تو را می فهمم ولی در این ساحل هزاران صدف این شکلی وجود > دارد. تو که نمیتوانی آنها را به آب برگردانی خیلی زیاد هستند و تازه > همین یک ساحل نیست. نمی بینی کار تو هیچ فرقی در اوضاع ایجاد نمی کند؟ > > مرد بومی لبخندی زد و خم شد و دوباره صدفی برداشت و به داخل دریا انداخت > و گفت: > "برای این یکی اوضاع فرق کرد اینکه جهان به کجا می رود نباید زیاد برایتان اهمیت داشته باشد بلکه آنچه مهم است این است که شما چه می خواهید و کجا می روید. |
|||
|
پیام های داخل این موضوع |
RE: حکایات - madar - 05-29-2012 11:07 AM
RE: حکایات - صدفی - 05-29-2012, 11:07 PM
RE: حکایات - venus2 - 06-07-2012, 11:48 AM
RE: حکایات - P@RSA - 06-07-2012, 03:41 PM
RE: حکایات - P@RSA - 06-09-2012, 11:08 PM
RE: حکایات - farzin1 - 06-10-2012, 01:45 AM
RE: حکایات - madar - 06-10-2012, 02:47 PM
RE: حکایات - P@RSA - 06-10-2012, 11:38 PM
RE: حکایات - مهتاب - 06-11-2012, 12:23 AM
RE: حکایات - madar - 06-13-2012, 12:08 PM
RE: حکایات - P@RSA - 08-29-2012, 12:32 PM
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان