بازگشت جادوگر

[حمید سیدی زاده]

نیم روز خوش
یک سوال ؟
چرا دایناسور های منقرض شدند ؟
خیلی از موجود دات در اون زمان وجود داشتند که الان هم هستند
نمی دونم چه جوری و از کجا شروع کنم
ولی کاینات بازی جالبی دارد
و هرچی که تو بهش تمرکز و تکرار کنی بدون اینکه بدونه ایا دوست داری و یا نداری براتون موجود میکنه
حالا هرچه قدر قدرت مند باشی و هر چه قدر بزرگ باشی
دیگه از دانیناسور ها قدرت مند تر و بزرگتر که نیستیم
دایناسور ها به خاطر عدم پذیرش تغییر و عدم تغییر از بین رفتند و منقرض شدن
ولی ما دایناسور نیستیم
موفقیت فقط پول نیست
ثروت نیست و دارای نیست
شما وقتی روی یک موضوع تمرکز کنید مثل پول کاینات به شما بیشتر از اون میده
مثل پول
ولی آیا پول همه چیز هست ؟
یک مثال میزنم
شما در زندگی مشکلات زیادی داشتید و وقتی در اون مشکلات بودید خیلی از زندگی ناراضی بودید
وقتی اون مشکل حل میشه و زمانی از ان میگذره
وقتی برمیگردی و به اون مشکل نگاه میکنی ؟
یک لبخند و میگی یادش بخیر عجب زمانی بود
اره به اون مشکل میخندی
من 30 سال از خدا عمر گرفتم و به شکر خدا موارد زیادی از شرایط روزگار رو تجربه کردم
ولی بعضی وقت ها یک لحظه دکمه پاز ( استوپ ) زندگی رو میزنم
و همه چی می ایسته
همه چی
نگاه به دور و برم میکنم و میگم حمید کجایی ؟
چه کردی ؟
چقدر از زندگی لذت بردی ؟
اصلا زندگی کردی ؟
از خودم سوال میکنم زندگی چی هست و چی بود ؟
یک دفعه تصاور جالبی رو به رو من ظاهر میشه
تصور خنده دخترم وقتی از آینده ماشین نگاهم میکرد و من نفهمیدم
تصور لبخند همسرم که وقتی داشت ظرف میشست و من متوجه نشدم
نگاه کردن به قاب عکس مادر بزرگم
راستی کی فوت کرد ؟
نگاه به دستهای پدرم
هی پدر چقدر پیر شدی؟
بازم سوال از خودم می پرسم
من کجا بودم و چه کار میکردم که این ها رو ندیدم ؟
من مشغول کار بودم
اره متمرکز به کار و پول دراوردن
و هیچ کدام از این ها رو ندیدم و
و
و
واقعه زندگی نکردم
دلم نمی خواد دایناسور باشم
دلم میخواد بقیه بزرگ شدن دخترم رو ببینم
دلم میخواد زندگی کنم
امروز بعد از ظهر وقتی خوبی هست برای بازدید از پدر ، مادر ، گشتن با خانواده
و چشیدن طعم زندگی
خدایا ممنون