آتش زدن زانتیا در جشن میلیاردر شدن

[مهدی 1]

همه فقط نکات منفی قضیه را می بینند
با آتش زدن 50 میلیون ، شاید 5 میلیارد اعتبار از بین مردم و مسئولین جمع می کنه
اسمش همه جا سر زبون ها می افته و فردا روز که اومد از شما فلان کالا را بخره ، مالی که حاضر نیستی نقدی به دیگران بفروشی را دیگه ازش چشم بسته چک بلند مدت می گیری ، اگر بخواد کار عمرانی توی شهر بکنه ، شهرداری راحت زمین در اختیارش می زاره ، بانک مثل آب خوردن بهش وام می ده و بانکها برای اعتبار دادن بهش با هم مسابقه می زارند. کارگرها و کارمندهاش اگر چندین ماه هم حقوق و مزایاشون دیر بشه اصلا نگرانی به دلشون راهی پیدا نمی کنه و مطمئن هستند به حقشون می رسند.
همگی برای شریک شدن با چنین آدمی و در اختیار گزاشتن پول و مال خود به ایشون دیگه کمتر ترسی به دلشون راه می دن و کارها سهل تر انجام می شه

مجموع همه اینکارها می شه اعتبار ، می شه اسم ، می شه برند .
این فرد الان توی ولایت خودش اسمی هست و اسمش هم دورادور کار می کنه و پول می سازه .

آدم های موفق اینجوری زیاد دیدم که سالها پیش منم مسخره می کردم و همین حرف ها را می زدم ولی در بلند مدت دیدم که چندین برابرش را برداشت کردند. تعمیر کار اجاق گازی بود که نیمه شعبان می اومد میلیون ها تومان هزینه می کرد و کل خیابان را با مشعل های گازی تزئین می کرد ، به نوعی که در ایران تک و منحصر به فرد بود . الان کارخانه داره .
یک فروشنده مصالح که دهه اول محرم یک سوله 1000 متری را با کلی تجهیزات با هزینه میلیونی خالی می کرد و سیاه می زد و هر شب عزاداری و ... و بعدشم شام حسابی که از کیلومترها اون طرف تر مردم را اونجا جمع می کرد ، خودش هم دم در می ایستاد و خوش آمد می گفت. الان با اعتبارش همون سوله را خریده و 2 تا دیگه عینش را هم داره می سازه.
یک طلبه جوان ، با کسب اعتبار از روشی که نمی تونم توضیح بدم ، چنان جذب منایع کرد که یک مسجد سه طبقه دو سه هزارمتری ساخت و خودش دیگه اونجا مراسم برگزار می کنه و بروبیایی داره