جلسه آنلاین شماره 93-1: جمعه 22فروردین

[3ObHaN]

سلام دوستان گلم
خوبید ؟

دوستان عزیزم ، هدف گذاری بحث خیلی خیلی خیلی مهمیه .

اما یک سوال مهم دارم ، چند بار شما هدف گذاشتین و نتونستین بهش برسید ؟ چند بار با کلی امید و انرژی ، کلی هدف های کوچیک و بزرگ گذاشتین و بعد یه مدت حتی یادتون نیومد که این اهداف چی چی هستن ؟
خیلی خوبه ، همه میگن هدف ها رو بنویسید ، اکثر افراد بزرگ به این قضیه توصیه میکنن . خیلی از افراد اصن اهدافشون رو نمی نویسن و گروه دیگری ، اهداف رو که نوشتن هفته بعد ازشون بپرسی یادشون نیست که چی چی نوشتن !
تکنیک برای نوشتن اهداف خیلی زیاده ، با یه سرچ تو اینترنت پیدا میشه ، سوال مهم اینه که اهداف چطور باید نوشته بشن تا کاربردی باشن .
ببینید دوستان ، یکی از دلایلی که ما اهدافی که مینویسیم نمیتونیم بهش برسیم ، همین تجربیات منفی از گذشتس ! کتاب هایی که قرار بوده بخونیم و نخوندیم ، پول هایی که قرار بوده در بیاریم و نتونستیم ، جاهایی که قرار بوده بریم و نشده .
ما هر دقیقه داریم برنامه میریزیم و تصمیم میگیریم . اما به خیلی هاشون نمی رسیم و این شده یک دیوار ذهنی برای ذهن ناخوداگاه ما .
این دیوار ذهنی اول باید بشکنه . ذهن ناخوداگاه ما باید باور کنه که میتونه به اهداف برسه .
ببینید عوامل شکست دو دسته هستند ، دسته ی درونی و دسته ی بیرونی .
ببینید دسته اول یا دسته ی درونی ، خود ما هستیم . اشتباهاتی که ما انجام دادیم و منجرب به شکست شده .
دسته ی دوم اشتباهات بیرونی هستند که بانی و باعثش ، اطرافیان ما ، دوستان ، اشنایان و محیط است .

اولین گام برای یک هدف گذاری درست ، اینه که این عوامل رو شناسایی کنیم و بیرونی و درونی رو مشخص کنیم . دوستان ، سعی کنیم ، حداقل برای یک دفعه هم که شده ، گناه خودمون رو به گردن دیگران نندازیم .
این که پدر ثروتمندی نداری دلیل ورشکستگی تو یا عدم رسیدن به هدف مالی سال 92 ، 91 یا قبل تر نیست و اینکه الان وضع مالی فرزند تو خوب نیست ، دلیل بر این نیست که تو تمام تلاشت رو برای خوش بختی اون ها نکردی .
پس گام اول اینه که صادق باشی ! ببینی کدوم عامل داخلی یا بیرونی مانع شکست تو بودن .

گام دوم برای اینکه موفق بشید در هدف گذاری ، اینه که به شدت با دید مثبت بینی فکر کنید اما با واقع بینی هدف ها رو ببینید .
دوستان هیچ ادم موفقی با بد بینی و واقع بینی به موفقیت نرسیده . تمام ادم های موفق خوش بین هستند .
اما در مورد هدف گذاری ، شما باید واقع بینانه هدف گذاری کنید .
این خیلی مهمه ! ببینید هدف باید یک سری ویژگی ها داشته باشه .
مهمترین ویژگی اینه که قابل دسترس باشه . قهرمانی تو مسابقات جهانی سال بعد واس کسی مث من به وزن 109 کیلو غیر ممکن نیست ، اما بدون اتصال بسیار بسیار قوی به ضمیر خوداگاه و کائنات ممکن نیست و منی که فعلا این قدرت رو ندارم ، و میدونم که این قدرتو ندارم ، اگر بیام و این هدف رو برای ضمیر خوداگاه خودم تعریف کنم ، قطعا شکست میخورم .

گام سوم که به شدت مهمه اینه ، همه ی ما یک تصویر کامل از موفقیت داریم . ببینید دوستان ، علوم مختلف ثابت کردند که هیچوقت بازدهی 100 وجود درصد نداره . این خیلی نکته مهمیه ! ما یه تصویر کامل از خانواده ، وضع مالی ، وضع تحصیلی و غیره خودمون داریم . اما این تصاویر کامل ، هیچ موقع 100 درصد بدست نمیان . هیچ فرد موفقی رو نمی بینید که الان در همه همه زمینه ها موفق باشه . قبلا ها علم و دانش گسترده نبود ، کسی مث ابوعلی سینا تو کلی زمینه مخ بود . اما الان اینجوری نیست ! علم و تکنولوژی باعث شده که موفقیت ها ، چه در زمینه ی علمی ، چه در زمینه ی مالی ، تحصیلی و حتی خانوادگی ، گسترده بشه .
اینجاست که ما باید به قانون 80-20 توجه کنیم . اون 20 درصد اهدافی مهمن که 80 درصد برای ما و اطرافیان ارزش ایجاد میکنند .
اگر به اون 20 درصد رسیدید ، بیشتر موفق خواهید بود تا اینکه مثل سال 92 خود بنده به 80 درصد اهدافتون برسید و اخر سال ببینید که فقط 20 درصد براتون ارزش ایجاد شده .
اینجاست که باید اولویت بندی کنید اهداف رو و تمرکز عمده رو بر روی اهداف مهم بزارید .

دوستان ، نکته بعدی اینه که ذهن انسان جوریه که عاشق موفقیت های کوچیک کوچیکه . ببینید اگر شما هر روز از راه های مختلف 5 هزار تومن جایزه بگیرید ( مث همین جایزه ای که امشب من میگیرم خخخ ) اعتماد به نفستون رو به عنوان یه انسان خوش شانس بیشتر بالا میبره یا اینکه 300 هزار تومن معادل دو برابرهمین پول به حقوق ماهیانتون اضافه شه ؟ اون 300 هزار تومن شاید اول خیلی خوشحال کننده و مفید باشه اما بعد یه مدت ، با پیشرفت بیشتر اطرافیانتون و یا حتی خودتون عادی میشه ، اما در مورد اول ذهنتون ، ضمیر ناخوداگاهتون ، عادت میکنه به موفقیت و خوش شنانسی و این خیلی مهمه . و مطمئن باشید ، اگر بعد مدتی ، توی مسابقه 1 میلیون دلاری هم شرکت کنید ، برنده اید چون ذهنتون عادت کرده به موفق و خوش شانس بودن .
ذهن عاشق موفقیت های کوچیکه .
به همین دلیل ، من بهتون میگم که شما باید اهداف بلند مدت ، میان مدت و کوتاه مدت داشته باشید .
اگر هدف بلند مدت شما در سال 1403 مثلا 10 میلیارد تومن به نرخ روزه ، هدف سال 93 رو رسیدن به 10 میلیون تومن بزارید . شما مسلما به این هدف میرسید چون خیلی کوچیکه ، اما دستاوردی که برای ذهن داره خیلی بزرگه ! ذهن اعتماد به نفسش بیش از اندازه بالا میره و این باعث میشه که هدف سال 93 ، اگر 100 میلیون باشه راحت تر بدست بیاد .
نکته دیگه ، ذهن ناخوداگاه ، کار خودش رو میکنه ! اگر به موفقیت ، از طریق موفقیت های کوچیک عادتش بدید ، خودش افسار کار رو دست میگیره و موفقیت هایی براتون بدست میاره که مجبور میشید تو 4-5 سال ، دوباره هدف گذاری کنید
پس خواهشا ، اهدافتون رو کوچیک کوچیک انتخاب کنید و بهشون برسید . این خیلی سادس ، با ضمیر ناخوداگاه اروم و مهربون رفتار کنید تا عادت کنه به موفقیت .
خب اینم از این .

و گام اخر !
اول بحث رو منفی شروع کردم . چقدر هدف گذاشتین رو بهش نرسیدن
با گذشته اشتی کنید ! گذشته هرچی بود بود و دیگه تموم شده . چیزی که مهمه الان و حاله .
یکی از دلایل اینکه در گذشته به اهداف خود نرسیدید ، نکات بالا بود . اما یکی از مهمترین دلایل استفاده از ضمیر خوداگاهتون بوده و هست . ضمیر خوداگاه قابلیت این که شما رو به موفقیت برسونه نداره . باید از ناخوداگاه استفاده کنید . اگر از اهدافی با تکنیک 80-20 استفاده کنید ، اگر از اهداف کوچیک استفاده کنید ، فرصت این رو دارید که با باوری متشکل از ضمیر خوداگاه و ناخوداگاه تجسم کنید ، جمله تاکیدی بگید و این خیلی مهمه .
صبور بودن هم نکته ی دیگست ! شما وقتی یک دانه ای میکارید ، همون فرداش که درخت نمیشه . اهدافم مث اون دانه هستند . اگر تو مهلت مقرر بهشون نرسیدین ، ولش نکنید ! کارافرینان موفق ، بخاطر شکست ، صورت مسئله رو پاک نمی کنن بلکه روش رو تغییر میدن ! شما متعهد هستید به اهدافتون برسید ، اما هیچ اجباری نیست که از همین راهی که یک بار یا چند بار توش شکست خوردید به مقصد برسید .

یه سری نکات پایانی هم بگم :
اهداف رو فعلا 5 ساله مشخص کنید .
اهداف 5 ساله بیش از 2 تا نباشه خواهشا .
بعد بیاید اهداف 2 و نیم ساله انتخاب کنید .
این اهداف باید شامل تمام کارهایی باشه که برای رسیدن به اهداف 5 ساله نیاز دارید . مثلا اگر هدف 5 سالتون 10 میلیارد تومن پول است ؛ هدف دوساله میتونه راه اندازی کارخانه فلان باشه .
هیچ اجباری به رسیدن به تمام اهداف میان مدت نیست . اما سعی کنید به 20 درصد مهمش برسید .
اهداف کوتاه مدت هم اهداف یک ساله هستند . باز هم هیچ اجباری نیست که به کل اهداف برسید . سعی کنید برای سال اول 2یا 3 هدف کوچک انتخاب کنید . واقعا کوچیک باشه خواهشا نگران نباشید بهشون میرسید .

اگر هر هدفی انشالله زود تر از موعد خط خورد ، هدف بعدی رو جایگزین کنید .

دوستان ، اهداف کوتاه و میان مدت ، اجباری بر انجامشون نیست .
مثلا اگر هدف 5 ساله شما قهرمانی تو المپیکه ! سال بعد فهمیدید به درد کاراته نمیخورید ، هدف رو ول نکنید . برید سراغ شنا ! اما این رو بدونید که اهداف کوتاه مدت و بلند مدت باعث و بانی اهداف بلند مدت هستند .

اهداف کوتاه و میان مدت رو هر ماه انالیز کنید ، موفقیت های مهم خودتون رو بنویسید . سر هر ماه ، برنامه ی اون ماه رو بنویسید . قابلیت تغییر داشته باشید .
همینا دیگه ، چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه . سوالی داشتید در خدمتم .