سال 92 چقدر پیشرفت کردیم ؟؟

[حمید سیدی زاده]

سلام به دوستان و عزیزان خودم
راستش پست هاتون جالب بود ، پر عشق ، پر مهر .
خوب سوال اینجاست که سوال 92 چه جور بود ؟
بد بود ؟ یا خوب ؟
مگه میشه ساعت خدا ، روز خدا ، ماه خدا و سال خدا بد باشه ؟
این اعمال و کردار ماست که رنگ بدی یا خوبی اونم به زندگی خودمون میده .
من که سالی سراسر زندگی داشتم .
توی سال 92 یک جعبه پیدا کردم که توش پر از گوهر بود ، اره من گنچ پیدا کردم .

اولین گوهر گنج من : یک سال زندگی عالی با همسرم بود ، من و خانوم سیدی و هلیا ، خدایش خیلی خوش گذشت ، چه پیشرفتی از این بهتر . خدا رو سپاس

دومین گنج من : آشنایی با مرد کار و تجربه جناب استاد قربانی بود ، خدایش از وقتی ایشون رو در مشهد زیارت کردم به عشق ایشون در جلسات کشوری حاضر میشدم .( استاد من برای شما عمر با عزت از خدا طلب کردم ) خدا رو سپاس

سومین گنج : رفاقت با برادر عزیزم جناب رضایی بود که چه با من و چه بی من پرچم انجمن مشهد رو بالا نگاه داشت و جز خیر برای دیگران چیزی نخواست . خدایش دوستی با شما جناب رضایی برای من یک نعمت است . از خدا برای شما سلامتی و تن درستی از خدا طلب کردم . خدا رو سپاس

چهارمین گوهر من : آشنایی با کامیار و خانوم مهربانشون بود ، خدا وکیلی وقتی وارد دفتر ایشون میشین ، با لبخندی از آدم استقبال میکنن که حس غربت پشت در می مونه و مثله اینکه سال هاست که همو رو میشناسیم باهم شوخی و حرف میزنیم . به خدا خانوم MARYAR ( اسمتون یادم نرفت ) در سفر اصفهان خیلی زحمت کشیدند و انشالله بتونم در مشهد جبران خانواده کاظمی رو انجام بدیم . من برای شما کانون گرم از خدا آرزو میکنم . خداوندا ممنونم .

چهارمین گوهر : حمزه عزیزم که در سفر اصفهان کلی با گرمای جنوبی مارو گرم و شیفته خودش کرد . خلاصه حمزه ما دورا دور جویای احوالت هستیم . من برای شما عشق جاودانی پدر و فرزندی آرزو میکنم .

پنجمین گوهر : خانوم صدفی و همسر شون هستند که افتخار آشنایی بیشتر رو در تهران با ایشون داشتیم . من برای شما لحظات شیرین بی پایان آرزو میکنم ، چون میدونم اهل تفریح هستید .

ششومین گوهر : محمد شموسی من هست که خدایش تک و تنها در سفر اصفهان سنگ تموم گذاشت ، واقعا عزیزی برای من . از خدا وند برای شما حفظ سایه بزرگتر هارو آرزو میکنم .

هفتمین گوهر : خانوم کتایون کاظمی و خانواده محترمش بودند که در نمایشگاه الکامپ کلی بهشون زحمت دادم ، من برای شما راه اندازی هر چه زود تر مرکز تفریحی تون رو ارزو میکنم و جهت مدیریت تبلیغاتی روی کمک من حساب کنین .

گوهر ها زیاد هستند و وقت من کم ، از حیب عزیزم بگیر تا مهدی گل محمدی و دوستان گلم که شاید الان حضور ذهن نداشته باشم و انشالله منو به خاطر عدم نام بردن می بخشند .
این بود گنچ سال 92 من ، انشالله این گنج حفظ بشه و دوستان اگه خدایی نکرده ناخواسته خطایی از من سر زده منو حلال کنند .

احساس خوبی دارم ، انگار بر بلند ی کوهی ایستادم و احساس غرور میکنم .
و پیش روم سال 93 هست ، ترسی نیست من هستم و خدا و یک جعبه پر از گوهر .

خبر های خوب توی راهه .
شب بخیر