ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


میلیاردرهای ایرانی را بشناسید
زمان کنونی: 09-26-2025, 05:00 PM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
نویسنده: successman
آخرین ارسال: zhosseini81
پاسخ:
بازدید: 1818

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 10 رأی - میانگین امیتازات : 3.1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
میلیاردرهای ایرانی را بشناسید
12-23-2013, 10:24 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 12-23-2013 11:49 PM، توسط zhosseini81.)
ارسال: #3
RE: میلیاردرهای ایرانی را بشناسید
گفتگو با آقای مهندس شایان امینی
دانش آموخته مهندسی مکانیک ، ورودی ارشد سال 85
مدیر عامل شرکت مپتوسا
زمینه فعالیت شرکت:
مجري پروژههاي قطعه سازي، قالبسازي و توليد


منبع: 30 کارآفرین (4) - گفتگو با دانش آموختگان کارآفرین دانشگاه صنعتی شریف

در ابتدا لطفاً خودتان را معرفي كرده، سوابق تحصيليتان را بيان كنيد.
ورودي سال 80 دانشگاه اميركبير و ورودي سال 85 ارشد دانشگاه شريف در رشته مكانيك هستم. در ليسانس گرايش طراحي جامدات و در ارشد هم بيومكانيك بودم. از سال 83 شروع به كارآموزي در صنايع مختلف كردم در صنايعي همچون قطعه سازي، خودروسازي، چيلرسازي، تأسيسات و نفت و گاز، تا بتوانم صنعتي را پيدا كنم كه در آن كار جديدي انجام دهم.
شما بلافاصله بعد از تحصيل خودتان به طور مستقل كارتان را شروع و راهاندازي كرديد؟
بعد از سال 84 و 85 همزمان هم شركتم را تأسيس كردم و هم تحصيلات ارشد را شروع كردم. البته فعاليت من در شركتهاي ديگر كه از زمان دانشجويي و به صورت كارآموزي شروع شده بود، تا چند سال ادامه پيدا كرد. در دوران كارآموزي در شركتهاي قطعه سازي كار كردم و به نظرم شكافي در صنعت قطعهسازي موجود بود و ميشد كارهاي بهتري كرد و آن را توسعه داد و همچنان كه در شركتهاي ديگر مشغول به كار بودم سعي ميكردم زمينه پيشرفت ايده كارآفريني خود در مسير مورد نظر را فراهم نمايم و به اين ترتيب بتوانم شكافهاي موجود در اين صنعت را با ايدههايم پر كنم.
آيا ورود شما به زمينه قطعهسازي و خدمترساني به خودروسازها از دوران كارآموزي شما آغاز شد؟
خير، 2 يا 3 سال در شركتهايي به جز قطعه سازي نيز كار و فعاليت كردم و به عنوان نيروي كارشناسي استخدام و مشغول به كار شدم. در شركتهاي خودروسازي، قالبسازي، قطعه سازي و طراحي مهندسي فعاليت كردم تا جايي كه حس كردم خودم ميتوانم به طور مستقل كاري را انجام دهم و از ديدي كه قبلاً در آن شركتها به دست آورده بودم بهره جستم و از درآمد حاصل از كار كارشناسي براي شروع كارم استفاده ميكردم؛ چرا كه شروع يك كار جديد، به بازاريابي، سرمايه گذراي اوليه و تبليغات نياز دارد. بعد از مستقل شدن تصميم گرفتم با شركتهايي كه در آنها كار كرده بودم، همكاري كنم و به اين ترتيب در اولين قدم، اين راه حل را براي آن شركت اجرا نمايم.
آيا به تنهايي اقدام به تأسيس شركت كرديد و يا در اين مسير، همفكراني نيز داشتيد؟
ايده اصلي از خودم بود و كمكم اين ايده را تقويت كردم و بعداً به همراه دوستانم در دانشگاه و محيط كار، كار را ادامه داديم تا بتوانيم به صورت شراكتي مجموعه را تقويت كنيم؛ چرا كه هر كسي در زمينهاي توانايي داشت و خودم نيز در بخشهاي مختلف مربوط به اين صنعت، ديد كافي را داشتم و به اين ترتيب مجموعهاي صنعتي شديم كه در زمينه هاي ساخت، توليد، مديريت و اجراي پروژه و كنترل پروژه تخصص و تجربه كافي را داشتيم.
آيا هم اكنون تنهايي مجموعه را رهبري ميكنيد؟
طبق همان ساختاري كه عرض كردم مشغول به كار هستيم، ولي در مجموع، مسئوليت كلي شركت و هدايت تيم، بر عهده خودم هست.
با توجه به جو موجود جامعه و شوق زياد به اقدام كردن براي ادامه تحصيل در خارج كشور در ميان دانشجويان دانشگاههاي برتر، شما به اين فكر نيفتاديد؟
زماني كه ادامه تحصيل در شريف را انتخاب كردم؛ به فكر ادامه تحصيل در خارج از كشور در مقاطع بالاتر بودم، ولي وقتي كه همزمان وارد بازار كار و صنعت مورد علاقهام شدم، كمكم از فكر رفتن به خارج دور شدم. چرا كه احساس كردم كار صنعتي با روحيات و شخصيت من سازگارتر است، ضمن اين كه ميتوان كارهاي نو و خوبي در صنعت در حال توسعه ايران انجام داد.
شما بيومكانيك خوانده ايد، در حالي كه كار شما مربوط به قطعه سازي است، علت اين تفاوت چيست؟
كار ما قطعه سازي، ساخت دستگاه هاي صنعتي آزمايشگاهي و انواع فيكسچرهاي توليدي براي صنايع مختلف است و تنها صنايع خودروسازي نيست. براي صنايع مختلفي همچون خودروسازي، تجهيزات پزشكي، ورزشي، ارتوپدي فني و ... قطعه، دستگاه و فيكسچر ميسازيم. ايده كلي ما اين بود كه مشكل از قطعه ساز يا قالبساز نيست، بلكه مشكل از پروژه تعريف شده و نحوه اجراي آن است، چرا كه تجربه كار با چينيها و هنديها را داشته ام و متوجه علت ضعف اين صنعت در ايران شده ام. كشورهاي توسعه يافته نيز با همين امكانات و با فناوريي كه در اختيار ما نيز هست، سعي در بهينه كردن پروژه ها با كاهش هزينه و زمان و افزايش كيفيت كرده اند و اين كار در شركت هاي ايراني انجام نميشود. هم اكنون هم مشترياني داريم كه كار ما را به كار قطعه سازان چيني ترجيح ميدهند و به حسن خدمات پس از فروش ما اشاره ميكنند و حتي با رشد اين كار ميتوانيم به مرحله صادرات خدمات هم برسيم. مثلاً ايران به كشورهايي مثل سوريه و ونزوئلا قطعه ميفروشد. ما استانداردها و راهكارهاي بين المللي موجود را فرا گرفته ايم و با شركت هاي خارجي نيز همكاري داريم و با اين رويه پروژه هايي را اجرا نموده ايم كه با كمترين تأخير، اجرا شده است و حتي با وجود محدوديتها، رقابت با شركتهاي خارجي براي ما امكانپذير شده است.
شرايط كسب و كار در حيطه كاري شما چگونه است؟
چون ايران، يك كشور در حال توسعه است، در زمينه هاي زيادي فضاي كاري پويايي وجود دارد، اما عده اي سراغ اين زمينه هاي كاري نمي روند و اين به علت عدم اطمينان از آينده، مسائل بين المللي، تحريم و ... است، اگر خوب كار كنيم مطمئناً جاي رشد در بسياري از زمينه ها وجود دارد. همچنان كه هم اكنون توانسته ايم در خصوص ساخت دستگاه هاي آزمونگر و آزمايشگاهي، علاوه بر اجراي پروژه، خدمات مشاوره اي براي خريد و ... نيز به برخي از مشتريان خود نيز بدهيم. يعني اعتماد لازم را در مشتريان خود ايجاد كردهايم.
شما براي گرفتن پروژه از چه روشهايي مخصوصاً در آغاز كارتان استفاده كرديد؟
بازاريابي و تبليغات و جذب مشتري با ايده هايي كه داشتيم. اگر توانايي انجام كاري را داريم بايد بتوانيم اين امر را به مشتري ارائه كنيم و معمولاً براي ادامه خدمات شركت به مشتري شخصاً با مشتري صحبت ميكنم زيرا ميدانم چه تواناييهايي داريم و البته بر روي دورههاي بازاريابي و ارائه نيز كار كرده ايم؛ چرا كه تنها داشتن توانمندي فني در كار مهم نيست و ارائه و معرفي آن و همچنين توسعه روابط نيز مورد نياز است. بسياري از روش هاي نوين بازاريابي، مفيد هستند، به شرطي كه درست اجرا شوند و شخص ارائه دهنده بايد اطلاعات و تجربه لازم را نيز داشته باشد و چون در ابتداي كار، اطمينان در مشتري جديد وجود ندارد، تضمين خدمات پس از فروش كامل را ميداديم كه همچنان نيز به اين رويه ادامه ميدهيم.
آيا براي ايجاد همكاري بين مشتري و شركتهاي نوپا كمي ملايمت و نرمش از سوي مشتري نياز است؟
اين مسئله، بحث كلان مملكتي است و بايد مزايايي به شركتهاي بزرگ بدهند تا بتوانند با شركت هاي نوپا همكاري كنند، در ابتداي كار، نياز به دادن وام براي كارآفرينان نيست، بلكه بايد با توجه به توانمندي شركت هاي نوپا، پروژه اي را به آنها براي اجرا بدهند تا بتوانند توانايي هاي خود را نشان دهند و اعتماد لازم را ايجاد نمايند و از طرفي دولت بايد امكان همكاري شركت هاي بزرگ را با شركت هاي نوپا فراهم كند، چرا كه صنايع بزرگ هم از
همين شركت هاي كوچك و نوپا به وجود آمده است. موضوع ديگر اين است كه فضاهاي تبليغاتي مناسب ايجاد شود تا شركت ها بتوانند يكديگر را بشناسند، ارتباطات برقرار شود و به اين ترتيب، هزينه تبليغات نيز كاهش يابد.
چرا بازاريابي در ايران سينه به سينه و يا دهان به دهان است؟
اين بازاريابي مختص ايران نيست. اين بهترين نوع بازاريابي است كه در همه جا عمل ميشود و چون در ايران، اعتماد كم است، درصد بالايي از بازاريابي به اين روش است. زيرا قوانين به گونه اي هست كه همكاري بدون شناخت قبلي، ريسك بالايي دارد و چون كارفرما سرمايه اش را به جريان مياندازد، بايد اعتماد و آرامش خاطر از انجام پروژه داشته باشد.
در صحبت با جوانها آنها اشاره ميكنند كه كار، موجود نيست! جواب شما به اين ادعا چيست؟
اولاً نوع شخصيت افراد متفاوت است. برخي اعتقاد دارند كه بايد كار كنند و كار را خودشان ايجاد كنند و دوست دارند كه كارآفرين باشند. اما برخي ديگر تنها دوست دارند از توان فني و علمي خود در جهت كار كردن براي ديگران استفاده كنند و در هيچ يك از اين نگرشها مشكلي نيست و در دنيا نيز به اينگونه است. ولي نشستن و ايراد گرفتن از شرايط، به جايي راه نميبرد. هر فردي، هر محصولي و هر وضعيتي، با هر ضعف و شرايطي، در هر حال چيزي براي يادگيري دارد. به عنوان مثال، همه از محصولات چيني وارداتي به ايران گله مند هستند اما كسي براي رفع مشكل اين محصولات يا بهينه ساختن روشهاي اجراي هر كسب و كاري، اقدام نمي كند. اتفاقاً بر خلاف نظر بسياري از افراد، من معتقدم كه چينيها، روشهاي
ساخت و توليد را به خوبي ميدانند، اما تجربه كرده اند كه چه محصولاتي را با چه قيمتي در ايران ميتوانند به خوبي به فروش برسانند. اگر در صنعتي ضعف وجود دارد ما نبايد فرار كنيم، بلكه ميبايد تلاش كنيم و براي آن راه حل ارائه دهيم.
ملزومات كارآفريني چيست و كارآفرين بايد چه ويژگيهايي داشته باشد؟
اولاً در زمينه كاري اش تسلط كافي داشته باشد و بتواند كارش را به صورت مستقل و با استفاده از توانمندي خود در به كارگيري تخصص و تجربه خود و ديگران، مديريت كند و به جلو حركت دهد. ضمن اين كه بايد در اين راه صبور باشد. زيرا در بسياري از مواقع، امكان به وجود آمدن مشكلات در مسيرهاي مختلف وجود دارد كه كار را عقب مياندازد و نياز است تا با صبر و حوصله، وضعيت را مديريت كند و مشكل را حل و فصل نمايد.
همچنين ميبايد قادر به برقراري ارتباط قوي باشد تا توانايي هاي خودش را به ديگران ثابت كند و اين ارتباط را حفظ كند. براي مرور به طور مجزا دوباره مطرح ميكنم:
1) تسلط كافي بر زمينه فعاليت، 2) مديريت خوب، 3) صبر و 4) توانايي برقراري ارتباط .
آيا در روند كارآفريني براي رسيدن به هدف، وجود هوش بالا الزامي است؟
هوش متوسط مورد نياز است، ولي نياز به نابغه بودن نيست و لزومي به تجربه شاگردي در هر رشته هم نيست؛ همچنان كه همه كارآفرينان چه در ايران و چه در دنيا برترينهاي رشته هاي تحصيلشان نبوده اند. كارآفرين بايد هوش اجتماعي اش را به مرور و با كسب تجربه، تقويت كند.
تعريف شما از كارآفريني چيست؟
كارآفريني يعني اين كه شكافي را در صنعت شناسايي كرده، آن را پر كنيم و اين ايده را توسعه تجاري دهيم. يا اين كه راه حلي موجود است، اما بتوانيم راه حلها را بهينه كنيم. يا اين كه راه حلهاي موجود را با امكانات جديد بهينه سازيم و آن را توسعه تجاري دهيم. سرمايه گذاري كردن براي انجام يك كار تكراري، كارآفريني نيست، بلكه توليد كار و اشتغالزايي است. در حالي كه كارآفريني، ارتقاي راه هاي موجود است. از نظر من ايجاد و انجام كارهاي زير، كارآفريني محسوب ميشود:
1) شناسايي شكاف موجود در صنعت يا هر بخش ديگري و ارائه راهكار جديد
2) ارائه راه حل جديد براي مسائل شناخته شده
3) بهينه سازي راه حلهاي موجود
4) استفاده از امكانات و فناوري جديد براي انجام راه كارهاي قبلي
و زماني كه در ادامه هر يك از موارد فوق، توسعه تجاري مطرح شود، كارآفريني صورت مي گيرد.
از امكاناتي كه دانشگاه در اختيار كارآفرينان قرار ميدهد تا چه حد اطلاعات داريد و چه توقعاتي داريد؟
توقع من بيشتر در زمينه ايجاد ارتباط بين صنعت و دانشگاه است و اين يك بحث مديريتي كلان است كه بايد از دولت و جامعه شروع شود و بخشهاي كارآفريني دانشگاه هم بايد در اين زمينهها فعاليت كنند. هم اكنون دانشگاه در سطح خيلي بالاتري نسبت به صنعت قرار دارد؛ چرا كه صنعت ما در حال توسعه است و دانشگاه در سطح روز علمي دنيا قرار دارد. بايد به گونه اي ارتباط برقرار شود كه دانشگاه با صنعت در سطوح پايينتر نيز همكاري و به رشد صنايع كمك كند و پروژه هايي براي حل مسائل موجود در صنايع مختلف تعريف كنند. از آن طرف، صنعت نيز نيازمند تسهيلاتي از جانب دولت براي ارتباط با دانشگاه است و اين، نياز به قانون محكمي براي جلوگيري از راه هاي سوء استفاده نيز دارد تا راه ها اصولي و غيرتصنعي باشند. افراد شركت كننده در پروژه بايد از منافع مادي آن بهره مند شوند تا افراد صاحبنظر به جاي تفكر براي رفتن به خارج از كشور، با انگيزه كافي در ايران مشغول به كار بشوند و اين كار نياز به مديريت قضيه در سطح كلان و برقراري ارتباط بين بخشهاي مختلف دارد. اين صحبت به اين معنا نيست كه دانشگاهها از پروژههاي روز دنيا دور شوند، بلكه بايد به پروژه هايي كه به صنعت ايران كمك ميكند نيز توجه كنند و صنعت ايران را به صنعت جهاني نزديك نمايند. از طرفي، استادان و دانشجويان نيز عموماً علاقه مندند بر روي پروژه هايي تحقيق كنند كه در
سطح صنعت كشور، قابل اجرا نيست، اهميت علمي قضيه و جنبه بين المللي آن بيشتر از كاربرد آن در صنعت داخل و رشد آن، مورد نظر است. اما اگر پروژه هاي صنعتي به گونه اي تعريف شود كه براي استادان و دانشجويان، منافع كاري و مالي نيز به همراه داشته باشد، بسياري از افراد از فكر رفتن از ايران منصرف شده، در كار صنعتي در داخل ايران مشاركت ميكنند. از طرفي ديگر، صنعت نيز براي تعريف پروژه براي دانشگاهها نياز به تسهيلات و حمايت دارد تا انگيزه مورد نياز را به دست بياورد.
آيا دولتي بودن يا خصوصي بودن بخش صنعت، تأثيري در ارتباط دانشگاه و صنعت دارد؟
در هر دو بخش دولتي و خصوصي مشكل ارتباط دانشگاه و صنعت وجود دارد. 
آيا شما خودتان راه حلي براي ارتباط صنعت و دانشگاه داريد؟
با توجه به شرايط سخت صنعت، همانطور كه عرض كردم، اين مسئله بايد در سطح كلان پيگيري شود. چرا كه صنعت، ابزار و امكانات و اعتماد كافي براي سرمايه گذاري در اين بخش را ندارد و اين اطمينان خاطر بايد ايجاد شود و تسهيلات مورد نياز در نظر گرفته شود تا صنعت و دانشگاه به هم نزديك شوند، ضمن اين كه اين ارتباط بايد اصولي باشد و با برنامه ريزي مناسب، برقرار شود.
آيا شما از مركز رشد دانشگاه خودتان اطلاع داشتيد و از امكانات آن استفاده كرده ايد؟
اطلاع جزئي داشتم اما از آن استفاده نكرده ام، چون بيشتر اين مراكز در ابتدا از مراجعه كننده، يك طرح تجاري درخواست ميكنند. افراد زيادي در همين مرحله عقب نشيني ميكنند و اين موانع بايد براي افراد، رفع شود، ضمن اين كه ميبايد اطلاع رساني نيز بهتر و قويتر باشد. ارتباط دانشگاه و دانشجويان نبايد قطع شود، اين ارتباط، حس اعتماد بين دانشجو و دانشگاه را برقرار ميكند و اين، نياز به فضاسازي مناسب و حمايت دارد تا انگيزه لازم به وجود آيد.
تجربه شما درباره كار گروهي چگونه است؟
ما ايرانيها به اين دليل در كار گروهي، موفق نيستيم كه بيش از حد، از يكديگر ايراد ميگيريم و عيبجوييهاي ما بيشتر از ديدن نقاط قوت است. ارتباطات در دنيا گسترده شده است و خود ما سعي ميكنيم براي انجام كارهايمان تا حد امكان از همكاري شركتهاي داخلي بهره ببريم، اما در صورت نياز به خدمات كشورهاي ديگر، در بخش هايي از كار با آنها همكاري ميكنيم. اين مسئله، مشكل ساز نيست، بلكه سبب رشد فني و مالي هر دو طرف همكار ميشود. در يك گروه هم بايد هر شخص، بخشي از كار را انجام دهد تا كار به موقع انجام شود. به عنوان مثال، چين با استفاده از اين كار گروهي پروژه را در كمترين زمان انجام ميدهد و در اين گروهها هر شخصي تنها روي قسمت خاصي تمركز ميكند. اما در ايران هر فردي به علت عدم اطمينان از آينده، سعي ميكند همزمان در چند بخش فعاليت كند. به عنوان مثال، ضعف در كار گروهي و عدم همكاري مدير و كاركنان سبب جدايي كاركنان و تمايل به انجام كاري با سطح پايينتر، ولي مستقل ميشود. در صورتي كه اگر همكاري خوبي وجود داشته باشد، شركت ميتواند بهتر و سريعتر به سود دست يابد كه براي همه مشاركت كنندگان نتيجه خوبي به دنبال ميآورد و اين مسئله نياز به فرهنگسازي، تعريف كار گروهي و آموزش مهارتهاي مديريتي دارد.
شما مقطع كارشناسي تان را در دانشگاه اميركبير گذرانده ايد. بحث كار گروهي و ارتباط فارغ التحصيلان و صنعت و دانشگاه در دانشگاه اميركبير به چه صورت است؟
متأسفانه اين بحث در آنجا ضعيفتر است. از نظر من دانشگاه شريف در اين زمينه در بين دانشگاه هاي ايران عملكرد بهتري دارد؛ زيرا در حال توسعه اين بخش و توجه بيشتر به اين دست مسائل است و با وجود امكانات محدود مالي ميتوان به عملكرد خوب دانشگاه صنعتي شريف در اين زمينه اشاره كرد. به عنوان مثال، شركتها براي جذب نيروي متخصص به روند استعداديابي روي آورده اند و خود شركتها سعي در پيدا كردن افراد موفق دارند. بايد با برنامه ريزي مناسب، اين ارتباطات برقرار شود تا صنعت كمكم به دانشگاه نزديك شود. فارغ التحصيلان، به خصوص افرادي كه در پستهاي مديريتي فعاليت ميكنند، ميتوانند در برقراري اين ارتباطات، پيشگام باشند.
از آنجايي كه راه ورود به مركز رشد، داشتن طرحي تجاري است و اين ميتواند همچون مانع بر سر راه بعضي از افراد باشد، شما به جاي آن چه راه حلي را پيشنهاد ميكنيد؟
بايد برنامه ريزي لازم صورت بگيرد تا نحوه تهيه طرح تجاري كه مورد نياز كارآفرينان است، آموزش داده شود. البته در ابتدا لازم است ذكر گردد كه مكتوب نمودن اين طرح براي استفاده خود شخص الزامي نيست و براي شروع كار فقط بايد بدانيم چه خواهيم كرد. ما نياز به دانستن و نوشتن همه جزئيات نداريم، البته در مسائل شراكتي بهتر است كه طرح مكتوب شود تا هماهنگي لازم بين شركا برقرار شود. دانستن طرح كاري و تجاري كافي است، اما نوشتن آن در ساختار خاص، نياز به آموزش دارد، تا افراد توانمند در زمينه هاي تخصصي، توانمندي لازم در اين زمينه ها را نيز كسب كنند و به اين ترتيب، اينگونه موانع نيز برطرف شود. بايد به رفع موانع كمك كرد اما گاهي با الزاماتي همچون ارائه برنامه كاري و يا در بعضي مراحل،
الزام به ارائه در ساختار زبان انگليسي و غيره، نه تنها شرايط رفع مشكل را فراهم نميكنيم بلكه مشكل سازي نيز كرده ايم!
به نظر شما آيا ضعف ما ايرانيها در نگارش و مستندسازي، يكي از عوامل ارائه نكردن طرح تجاري به مراكز رشد نيست؟
اجباري نيست و تنها business plan اين مسئله درست است، اما ما بيشتر نياز به آموزش در اين قسمت داريم. از طرفي، نگارش طرح تجاري يا زماني كه ارائه آن لازم است، ما نحوه درست ارائه كردن را بايد بدانيم كه نياز به آموزش هاي لازم دارد و چون نوشتن انشا و نگارش در مدارس هم خيلي قوي نيست، اينگونه آموزشها در دانشگاه مورد نياز است. متأسفانه اين مسئله، توانمندي مهمي در دوره دانشگاه محسوب نميشود و بيشتر تمركز روي مسائل فني و تخصصي است. آموزش نگارش بايد كمكم و به طرز عملي و در محيطي جذاب و نه به صورت اجبار براي تهيه گزارش، صورت بگيرد تا براي همه دلپذير باشد. اين آموزشها بايد از سوي استادان به دانشجويان و همينطور به نسلهاي بعد، منتقل شود تا اين روند ادامه پيدا كند.
برنامه شما براي آينده كسب و كارتان چيست؟
در خصوص مواردي كه در ذهنم دارم و داريم تلاش ميكنيم تا آنها را در شركت پياده كنيم، بايد خدمتتان عرض كنم كه يك برنامه كوتاه مدت داريم كه در واحد ساخت دستگاه است و يك برنامه يكي دو ساله است. به اين صورت كه با توجه به توسعه بخش فيكسچرسازي، اين بخش به صورت مستقل و به عنوان يك واحد مجزا فعاليت كند و در واحد ساخت، فقط به فعاليت ساخت دستگاه بپردازيم. چون هم اكنون به اندازه كافي براي فعاليت در اين قسمت نيز پروژه تعريف شده است. همچنين برنامهريزي كردهايم كه محدوده مشتريانمان را توسعه دهيم و بتوانيم به شركت هاي دولتي، خودمان را معرفي كنيم و همكاري با آنها را آغاز كنيم.
در ميان مدت يعني در برنامه 4 تا 5 ساله برنامه سرمايه گذاري و توليدي را در نظر داريم. چرا كه هم اكنون در شركت، ما تنها ارائه خدمات داريم ولي خودمان هستيم تا محصولاتي را كه مورد نياز بازار است و يا بازار با كمبود آن brand در آينده به فكر راه اندازي بخش توليدي با نام، علامت و مواجه است، ارائه دهيم. برنامه بلندمدتي هم در حدود ده ساله داريم. تصميم داريم با گذشت زمان و رفع مشكلات، با شركت هاي اروپايي نيز رقابت كنيم و خدمات خود را به
ساير كشورها صادر كنيم. چرا كه هم اكنون در برخي از پروژه ها با شركتهاي چيني و كره اي رقابت ميكنيم. بايد بلندتر بنگريم. ما توانايي صادرات خدمات و رقابت با كشورهاي اروپايي را داريم. ايران ميتواند جايگزين چين در صنعت جهاني بشود تا تمام شركتهاي بزرگ در ايران فعاليت و سرمايه گذاري كنند.
آقاي مهندس! اسم شركت شما مپتوساست. اين اسم به چه معني است.
مديريت پروژههاي توليد و ساخت توسا
تعريف شما از موفقيت چيست؟
آدم موفق كسي است كه بتواند كارهايش را مديريت كند و به هدف برساند. به عنوان مثال، اگر كارمندي كارهايش را به خوبي مديريت كند و به هدف شركت كمك كند، آدم موفقي است، دانش آموز، دانشجو، مدير يك شركت و ... كه بتوانند كارهايشان را براي رسيدن به هدف، مديريت كنند آدمهاي موفقي هستند. همچنين، اين هدف ميتواند در جهت ارتقاي جامعه و كارهاي فني و ارتقاي علمي و ايجاد راههاي جديد اقتصادي باشد.
يك شركت موفق، چگونه شركتي است؟
شركتي است كه اهداف درستي براي آن تعريف شده باشد، در جهت رسيدن به اهداف، برنامهريزي لازم در آن صورت بگيرد، منابع انساني با انگيزه و در جهت اهداف شركت گام بردارند و شركت، مديريتي قوي داشته باشد تا شركت را به سمت اين اهداف هدايت كند.
سخن آخر شما و يا هر مبحثي كه دوست داريد راجع به آن صحبت كنيد چيست؟
از شما تشكر ميكنم و از حركت شما در جهت توسعه كارآفريني، خيلي خوشحال شدم؛ چرا كه خود من با سختي زيادي توانسته ام شركت خودم را راه اندازي كنم و با اينگونه برنامه ها، كارآفرينان كوچك به مرور، توسعه پيدا ميكنند و اين سبب توسعه جامعه و مطرح شدن در سطح جهاني نيز ميشود و اگر حمايتهاي لازم انجام شود، موقعيتهايي براي افراد فراهم ميشود كه توانمنديهاي خودشان را بروز دهند و به جاي اين كه به فكر باشند. شما نيز اگر بتوانيد صنايع را به سمت واحد كارآفريني و توسعه روابط صنعت و « توسعه زمينه هاي كاري » منابع كوتاه مدت مالي باشند، به فكر فارغالتحصيلان، جذب كنيد به موفقيت همه مجموعه كمك ميكنيد.
در پايان از شما سپاسگزارم.


Th_running1 تلاش برای رسیدن به موفقیت همان انگیزه ای است که بذر امید را در دل بارور می کند.
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پیام های داخل این موضوع
RE: میلیاردرهای ایرانی را بشناسید - zhosseini81 - 12-23-2013 10:24 PM

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  10 راز موفقیت «پیر امیدیار»؛ ثروتمندترین مرد ایرانی! samiar afshari 6 3,086 10-22-2015 04:45 PM
آخرین ارسال: hossein aghili
  "بیژن پاکزاد" موفق‌ترین فروشنده ایرانی Amiraliamirali 1 1,452 09-19-2015 05:54 PM
آخرین ارسال: Amiraliamirali
Rainbow پولدار ترین مرد ایرانی omid.movafaghiat 0 1,134 12-25-2014 02:40 PM
آخرین ارسال: omid.movafaghiat
  پولدار ترین مرد ایرانی omid.movafaghiat 0 2,142 12-25-2014 02:33 PM
آخرین ارسال: omid.movafaghiat
  یک مرد روستایی ایرانی با درآمد میلیون دلاری MARYAR 7 2,519 11-18-2014 01:10 PM
آخرین ارسال: melisa8
  ورود یک میلیارد تازه وارد ایرانی به لیست فوربس با ملیت تازانیایی forbes 1 1,316 07-24-2014 05:57 PM
آخرین ارسال: YashaR1989
  8مولتی میلیاردر ایرانی را بشناسید (فوق العاده+حتما بخوانید) کامیار کاظمی 25 11,508 07-01-2014 02:18 PM
آخرین ارسال: aminsalar
  میلیاردرهای ایرانی از راز خود می گویند... کامیار کاظمی 23 8,633 06-19-2014 11:31 PM
آخرین ارسال: abdolhossein
  خلاقیت یک کارگر روستایی ایرانی که میلیاردر شد! ndm1368 45 13,609 06-19-2014 11:09 PM
آخرین ارسال: abdolhossein
  تنها زن میلیاردر ایرانی کیست؟ iranbano 0 1,402 04-10-2014 04:34 PM
آخرین ارسال: iranbano
  موسس شرکت کاله ، مردی که برند ساختن را به دنیا آموخت. مهدی گل محمدی 7 3,127 01-25-2014 04:32 PM
آخرین ارسال: 630
  اشنایی با زندگی انوشه انصاری اولین زن فضا نورد ایرانی الاصل - انوشه انصاری نمونه یک ز omid.monibi 0 1,147 01-12-2014 02:32 PM
آخرین ارسال: omid.monibi
Rainbow معرفی میلیاردر های ایرانی همراه عکس omid.monibi 2 1,569 01-12-2014 02:23 PM
آخرین ارسال: omid.monibi
  سوريان دومين خودروي 8.5 ميلياردي را وارد مي کند؟ کامیار کاظمی 0 831 10-22-2013 08:43 AM
آخرین ارسال: کامیار کاظمی
  آشنایی با میلیاردرهای ایران REZA HAJISALIMI 0 1,220 07-14-2013 04:33 AM
آخرین ارسال: REZA HAJISALIMI
  اسامی بیلیونرهای ایرانی بهنام ذوالفقارزاده 4 3,906 06-04-2013 03:43 PM
آخرین ارسال: Divar
Wink معرفی میلیاردرهای ایرانی کامیار کاظمی 60 20,591 05-23-2013 11:33 AM
آخرین ارسال: mallarme
  میلیاردر معروف ایرانی ‌پولهایش‌ را چگونه ‌خرج ‌می‌کند؟ karafarin 0 1,721 03-13-2013 04:55 PM
آخرین ارسال: karafarin
  پدر شیرینی دانمارکی، مارک ایرانی شیرینی دانمارکی karafarin 0 3,595 03-10-2013 09:59 AM
آخرین ارسال: karafarin
  کسب و کار ۱۰ فوتبالیست پولدار ایرانی karafarin 0 1,247 01-30-2013 03:13 PM
آخرین ارسال: karafarin

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS