سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
دان هرالد و آب ريخته شده ! - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: روانشناسی (/forumdisplay.php?fid=106)
+--- انجمن: روانشناسی شخصی (/forumdisplay.php?fid=37)
+---- انجمن: تفكر مثبت (/forumdisplay.php?fid=96)
+---- موضوع: دان هرالد و آب ريخته شده ! (/showthread.php?tid=7711)



دان هرالد و آب ريخته شده ! - 0625 - 04-09-2013 09:53 PM

سلام و عرض ادب
بشخصه خودم هميشه از خوندن اين مطلب لذت مي‌برم براي همين صفحه اول كلر بوكم قرار دادم تا اولين برگه اي كه مي‌بينم اين نوشته باشه.
قبل از ارسالشم جستجو كردم تكراري نباشه، نتيجه جستجو مي‌گفت :
پوزش، هیچ نتیجه ای با اطلاعات داده شده پیدا نشد! لطفاً بازگردید و کلمات دیگری را جستجو کنید.
********************************************
دان هرالد (Don Herold) كاريكاتوريست و طنزنويس آمريكايى در سال ١٨٨٩ در اينديانا متولد شد و در سال ١٩٦٦ از جهان رفت. دان هرالد داراى تاليفات زيادى است؛ اما قطعه كوتاهش "اگر عمر دوباره داشتم..." او را در جهان معروف كرد.
بخوانيد:
البته آب ريخته را نتوان به كوزه باز گرداند، اما قانونى هم تدوين نشده كه فكرش را منع كرده باشد.
اگر عمر دوباره داشتم، مى‌كوشيدم اشتباهات بيشترى مرتكب شوم.
همه چيز را آسان مى‌گرفتم.
از آنچه در عمر اولم بودم ابله‌تر مى‌شدم.
فقط شمارى اندك از رويدادهاى جهان را جدى مى‌گرفتم.
اهميت كمترى به بهداشت مى‌دادم.
به مسافرت بيشتر مى‌رفتم.
از كوه‌هاى بيشترى بالا مى‌رفتم و در رودخانه‌هاى بيشترى شنا مى‌كردم.
بستنى بيشتر مى‌خوردم و اسفناج كمتر.
مشكلات واقعى بيشترى مى‌داشتم و مشكلات واهى كمترى.
آخر، ببينيد، من از آن آدم‌هايى بوده‌ام كه بسيار مُحتاطانه و خيلى عاقلانه زندگى كرده‌ام، ساعت به ساعت، روز به روز. اوه، البته من هم لحظاتِ سرخوشى داشته‌ام. اما اگر عمر دوباره داشتم از اين لحظاتِ خوشى بيشتر مى‌داشتم. من هرگز جايى بدون يك دَماسنج، يك شيشه داروى قرقره، يك پالتوى بارانى و يك چتر نجات نمى‌روم. اگر عمر دوباره داشتم، سبك‌تر سفر مى‌كردم.
اگر عمر دوباره داشتم، وقتِ بهار زودتر پا برهنه راه مى‌رفتم و وقتِ خزان ديرتر به اين لذت خاتمه مى‌دادم.
از مدرسه بيشتر جيم مى‌شدم.
گلوله‌هاى كاغذى بيشترى به معلم‌هايم پرتاب مى‌كردم.
سگ‌هاى بيشترى به خانه مى‌آوردم.
ديرتر به رختخواب مى‌رفتم و مى‌خوابيدم.
بيشتر عاشق مى‌شدم.
به ماهيگيرى بيشتر مى‌رفتم.
پايكوبى و دست افشانى بيشتر مى‌كردم.
سوار چرخ و فلك بيشتر مى‌شدم.
به سيرك بيشتر مى‌رفتم.
در روزگارى كه تقريباً همگان وقت و عمرشان را وقفِ بررسى وخامت اوضاع مى‌كنند، من بر پا مى‌شدم و به ستايش سهل و آسان‌تر گرفتن اوضاع مى‌پرداختم. زيرا من با ويل دورانت موافقم كه مى‌گويد:
"شادى از خرد عاقل‌تر است." 10_004


RE: دان هرالد و آب ريخته شده ! - mallarme - 04-09-2013 09:56 PM

خیلی جملات جالبی بود.
جای تأمل داشت.