واقعیتهای راهاندازی کافیشاپ - نسخه قابل چاپ +- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir) +-- انجمن: بخش میلیاردرها (/forumdisplay.php?fid=107) +--- انجمن: یادگیری یک مهارت برای میلیاردر شدن (/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: واقعیتهای راهاندازی کافیشاپ (/showthread.php?tid=111) |
واقعیتهای راهاندازی کافیشاپ - کامیار کاظمی - 02-12-2011 02:25 PM مترجم: پریسا حبیبی جك ويلسون ميگويد: «من یک برنامه کاری برای راهاندازی یک کافی شاپ نوشتهام و آن را به یک مقام عالی رتبه در شهر نشان دادهام، ولی او سود حاصله را خیلی کم برآورد کرده است. این نوع کار رویا و اشتیاق من بوده و اعتقاد دارم نکته کلیدی در این حرفه موقعیت مکانی آن است. لطفا برای آگاهی من به برخی از پارامترهایی که تاکید بر آنها، ميتواند باعث بهتر شدن این طرح کار شود اشاره کنید.» پاسخ: «شورواشتیاق به انجام یک کار هرگز نميتواند در یک صنعت دشوار جایگزین یک طرح کسب و کاردقیق و انتظارات واقعگرایانه شود.»اگر زیر بنای طرح کار شما از نظرمالی توجیهپذیرنباشد، احتمال پیشرفت آن کم است. یک برنامه کامل یا حتی پیدا کردن یک موقعیت مکانی خوب نیز نميتواند باعث حفظ کسب و کاری شود که درآمد حاصل از آن نميتواند هزینهها را پوشش دهد و بنابراین به سود دهی نیز نميرسد. اولین مشکلی که در بیشتر مناطق برای راهاندازی یک کافی شاپ مستقل با آن مواجه میشویم، رقابت با شرکتهای زنجیرهاي بزرگ نظیر «استار باکس» و «پیتز کافی» است که مشتریانی به شدت وفادار دارند. دومین مشکل این است که کالاهای اینچنینی که به طورمیانگین قیمت پایینی دارند (یک فنجان قهوه بین 50/2 تا 4 دلار است) دارای محدودیت زمانی در فروش نیز هستند. طبق نتایج به دست آمده بیش از 90 درصد از مردم آمریکا چای یا قهوه خود را قبل از ساعت 11صبح ميخرند. ساعت کاری شما از 6 تا 11صبح است که ساعات ازدحام آن بین ساعت 7تا 8 ميباشد و اگر شما در این زمان پرسنل کافی برای جوابگویی به مشتریان نداشته باشید سبب ازدحام شده و این خود موجبات نارضایتی مشتریان را فراهم ميکند و موجب عدم بازگشت مشتریان ميشود و اگر با ازدیاد کارمند روبهرو باشید، هزینه حقوق کارمندان زیان بار خواهد بود، چرا که کار شما ساعت 11 پایان ميپذیرد. کافی شاپهای مستقل برای افزایش درآمد خود غذاهای پختنی نظیر ساندویچ، اسنک و سالاد را نیز به لیست غذای خود ميافزایند. همچنین میزبانی مناسبتهای خاص در ساعات بعدازظهر مانند مراسم موسیقی برای آماتورها یا مراسم جمعآوری اعانه برای خیریهها این امکان را فراهم ميکند که ساعات کاری مفید افزایش پیدا کند. دوباره برنامهریزی کنید و حالا با توجه به تجربیات یک فرد حرفهاي دوباره به برنامه کسبوکار خود نگاه کنید و یک طرح واقعبینانه برای دادوستد و درآمد خود تهیه کنید. شما باید با بازدید از کاررقیبان خود به میزان درآمد و نحوه دادوستد آنها پی ببرید و این که چگونه آنها توانستند کار خود را بر اساس مشتریان زیاد پایهریزی کنند؟ آیا آنها مکانی را برای این که مشتریان بتوانند در آن جا خودرو خود را پارک کنند و اسنک و قهوه خود را در ماشین صرف کنند، فراهم کردهاند؟ و وجه تمایز شما از رقبا چیست؟مخارج طرح خود را جمعبندی کنید و مطمئن باشید مواردی را که معمولا کم اهمیت تلقی ميشوند مانند حق بیمه و مالیات را در بر گرفته باشد. فراموش نکنید در کافیشاپ باید محصولات لبنی در انبار ذخیره و نگهداری شود که این کالاها گران و فاسد شدنی هستند. در اولین بازرسیها برای محل کافیشاپ در منطقه باید به هزینه اجاره و کرایه آن توجه لازم شود و اگر چنانچه به بازسازی احتیاج داشته باشد هزینههای آن نیز منظور گردد. در بسیاری از مواقع مکانهای مناسب برای این مشاغل بسیار گران هستند و حتما باید توجه شود که محل شما دارای پارکینگ باشد و همچنین دسترسی به آن جا مشکل نباشد. حالا هزینههای مواد خوراکی و نیروی کار خود را در مقایسه با میزان دریافتی مورد انتظار قرار دهید و محاسبه کنید بعد از چه مدت ميتوانید هزینههای خود را پوشش دهید و به سودآوری خواهید رسید؟اگر در همین مرحله نتایج ناامیدکنندهاي به دست آوردید، این ميتواند برای شما نوعی هشدار باشد. البته ممکن است آنچه مشکل آفرین شده نه برنامه شما که واقعیت کسب و کار باشد. RE: واقعیتهای راهاندازی کافیشاپ - jahanagahi - 09-04-2011 10:25 AM در هر شغلی نیاز به دانستن جزئیات هست. اکثرا در فکر بیمه و مالیات نیستند و هزینه های پیش بینی نشده چون خرابی و تعویض وسایل و غیره را در نظر نمیگیرند.وحتی به مبلغ اجاره در مرحله شروع زیاد فکر نمیکنند.فقط دوست دارند سریع کارشان را شروع کنند (شروع کننده خوبی هستند)وقتی به مشکلی بر خوردند هراسان شده و در نهایت درش را می بندند (تمام کننده خوبی نیستند). RE: واقعیتهای راهاندازی کافیشاپ - کامیار کاظمی - 09-04-2011 10:35 AM متاسفانه همه ما پرهستیم از کارهای نیمه تمام! قسم میخورم که اکنون که مرور میکنم یکی ار دلایلی که در بعضی کارها موفق شده ام این است که یک سر سوزن بیشتر به کارها چسبیدم و آن را رها نکردم! |