سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
سفر به شیراز پاییز 92، برگزاری همایش و سومین تولد انجمن - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=105)
+--- انجمن: جلسات حضوری و آنلاین اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=30)
+--- موضوع: سفر به شیراز پاییز 92، برگزاری همایش و سومین تولد انجمن (/showthread.php?tid=9965)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60


RE: سفرنامه شیراز 92 - 3ObHaN - 11-30-2013 12:28 AM

اقاااااااااا حل شد Yosef.gif برادرا حل شد Yosef.gif دوستان حل شد Yosef.gif بالاخره مشکل تجسم ما هم حل شد Yosef.gif


RE: سفرنامه شیراز 92 - MARYAR - 11-30-2013 01:39 AM

سفرنامه شیراز از زبان معاون الملوک شیرازی: (قسمت پانزدهم)
حمعه 1آذر ساعت 12 شب:

بعد از رسیدنمون به مجتمع آقا سهیل و بقیه پسرها رفتند برای بازی در گیم نت تا ذهنشون برای طوفان ذهنی آماده بشه. و بقیه دوستان هم شروع کردن به صحبت های دو نفره. من که بعد از حساب کتاب ها و جمع کردن وسایلم خیلی زود خوابم برد.
بقیه دوستان جلسه ای را با هم داشتند تا ساعت 4 صبح.

یه چیزی علی آقای جاوید گفت که خیلی عالی بود ایشون گفتن تجسم باید تری دی و با رنگ و بو و حس لامسه باشه. یه خورده دوستان روی این موضوع فکر کنید تا انشاله یه روز سر فرصت با هم سرش بحث کنیم....





RE: سفرنامه شیراز 92 - صدفی - 11-30-2013 01:43 AM

(11-30-2013 01:39 AM)MARYAR نوشته شده توسط:  سفرنامه شیراز از زبان معاون الملوک شیرازی: (قسمت پانزدهم)
حمعه 1آذر ساعت 12 شب:

بعد از رسیدنمون به مجتمع آقا سهیل و بقیه پسرها رفتند برای بازی در گیم نت تا ذهنشون برای طوفان ذهنی آماده بشه. و بقیه دوستان هم شروع کردن به صحبت های دو نفره. من که بعد از حساب کتاب ها و جمع کردن وسایلم خیلی زود خوابم برد.
بقیه دوستان جلسه ای را با هم داشتند تا ساعت 4 صبح.

یه چیزی علی آقای جاوید گفت که خیلی عالی بود ایشون گفتن تجسم باید تری دی و با رنگ و بو و حس لامسه باشه. یه خورده دوستان روی این موضوع فکر کنید تا انشاله یه روز سر فرصت با هم سرش بحث کنیم....



من واسه اینکه خواب نمونمو از بحث عقب نیوفتم تو هال رو کاناپه خوابم برد(حالا بماند مخاطب های خاص وقتی من خواب بودم چیا در مورد من گفتن)
بعد ساعت 2 بلند شدم از خوابو تا 6 تو بحث بودیم


RE: سفرنامه شیراز 92 - MARYAR - 11-30-2013 01:43 AM

(11-30-2013 12:28 AM)3ObHaN نوشته شده توسط:  اقاااااااااا حل شد Yosef.gif برادرا حل شد Yosef.gif دوستان حل شد Yosef.gif بالاخره مشکل تجسم ما هم حل شد Yosef.gif
برادر کی ، کجا و توسط کی حل شد؟
چی جور حل شد؟؟؟

مشکل از کجا بوددددد؟



RE: سفرنامه شیراز 92 - 3ObHaN - 11-30-2013 01:53 AM

(11-30-2013 01:43 AM)MARYAR نوشته شده توسط:  
(11-30-2013 12:28 AM)3ObHaN نوشته شده توسط:  اقاااااااااا حل شد Yosef.gif برادرا حل شد Yosef.gif دوستان حل شد Yosef.gif بالاخره مشکل تجسم ما هم حل شد Yosef.gif
برادر کی ، کجا و توسط کی حل شد؟
چی جور حل شد؟؟؟

مشکل از کجا بوددددد؟

مبحثش خیلی کامله تاپیک منحرف میشه واستا فردا تاپیکشو میزنم Yosef.gif
من نمی تونستم روی هدفم تمرکز کنم ، هدفم رو سه بعدی ببینم و لمسش کنم Yosef.gif مغزم هی منحرف میشد Yosef.gif
اما تونستم راس راستی با این روش اکتشافی خودم ( البته شاید چیز جدیدی نباشه اما حل کرد مشکل منو ) دفعه ی اول حس کنم واقعا خواستم رو Yosef.gif یعنی لمسش کنم Yosef.gif


RE: سفرنامه شیراز 92 - StarSoheil - 11-30-2013 02:02 AM

سلام به همه عزیزانم. ببخشید نمیتونم زود به زود بیام و پست بدم. خودتون میدونید که درگیر کارای نمایشگاه و ... هستم و خوشحال از اینکه دوباره فرصتی بدست میاد تا بتونم مجدد ببینمتون. همین جا از محمد عزیز عذرخواهی میکنم بابت زحمتی که برای طراحی لوگو کشید و وقت نشد حتی جواب ایمیلش رو بدم. محمد جان ببخشید

و مجددا از سایر دوستان که تو پست هاشون منو مورد لطف قرار دادن. تو ف/ی/س/ب/و/ک هم که مورد هجوم واقع شدیم از بس بچه ها ماشاالله فعالن Yosef.gif خلاصه امیدوارم بزودی شاهد تاثیرات این سفر در زندگی تک تک شما دوستان عزیزم باشم.


RE: سفرنامه شیراز 92 - MARYAR - 11-30-2013 02:06 AM

(11-30-2013 02:02 AM)StarSoheil نوشته شده توسط:  سلام به همه عزیزانم. ببخشید نمیتونم زود به زود بیام و پست بدم. خودتون میدونید که درگیر کارای نمایشگاه و ... هستم و خوشحال از اینکه دوباره فرصتی بدست میاد تا بتونم مجدد ببینمتون. همین جا از محمد عزیز عذرخواهی میکنم بابت زحمتی که برای طراحی لوگو کشید و وقت نشد حتی جواب ایمیلش رو بدم. محمد جان ببخشید

و مجددا از سایر دوستان که تو پست هاشون منو مورد لطف قرار دادن. تو ف/ی/س/ب/و/ک هم که مورد هجوم واقع شدیم از بس بچه ها ماشاالله فعالن Yosef.gif خلاصه امیدوارم بزودی شاهد تاثیرات این سفر در زندگی تک تک شما دوستان عزیزم باشم.

سلام آقا سهیل
ما هم خوشحالیم که شما رو میبینیم
دیگه خودتون عکسای همایش را گذاشتیدوووووو قصه آغاز شد Yosef.gif Yosef.gif
حتما همینطور خواهد شد....
please waitttttttttt



RE: سفرنامه شیراز 92 - MARYAR - 11-30-2013 06:32 PM

سفرنامه شیراز از زبان معاون الملوک شیرازی: (قسمت شانزدهم)
شنبه 2آذر ساعت 7صبح:


صبح ساعت 7:نیم بیدار شدم و بقیه بچه ها را بیدار کردیم و باز تا آماده بشیم خیلی طول کشید این بار با سروصدامون سهیل و علی را هم بیدار کردیم. Yosef.gif

ساکامون را بستیم و گذاشتیم تو هال
تعدادی (البته فقط تعدادی) عکس توی حیاط مجتمع گرفتیم و سوار مینی بوس شدیم و راه افتادیم به سمت تخ جمشید.

ساعت 11 رسیدیم تخت جمشید. یک لیدر گرفتیم که دو ساعت قسمت های مختلف کاخ ها را برامون توضیح دادند باز بچه ها تغدادی عکس گرفتندو ساعت 2 رفتیم نهار.
و بعدش رفتیم مقبره داریوش و...
ساعت 4 هم برگشتیم به سمت محتمع تا ساکامونو برداریم و بریم ترمینال آخه ساعت 6:30 بلیط داشتیم

رسیدیم و از سهیل و مادر بزرگوارشون و علی خداحافظی کردیم.
و با سرعت جت به سمت ترمینال رفتیم چون حسابی دیرمون شده بود.

بالاخره به اتوبوس رسیدیم و از سبحان خدا جافظی کردیم و اومدیم به سمت تهران....





RE: سفرنامه شیراز 92 - ali mohammady - 11-30-2013 11:23 PM

(11-30-2013 06:32 PM)MARYAR نوشته شده توسط:  سفرنامه شیراز از زبان معاون الملوک شیرازی: (قسمت شانزدهم)
شنبه 2آذر ساعت 7صبح:


صبح ساعت 7:نیم بیدار شدم و بقیه بچه ها را بیدار کردیم و باز تا آماده بشیم خیلی طول کشید این بار با سروصدامون سهیل و علی را هم بیدار کردیم. Yosef.gif

ساکامون را بستیم و گذاشتیم تو هال
تعدادی (البته فقط تعدادی) عکس توی حیاط مجتمع گرفتیم و سوار مینی بوس شدیم و راه افتادیم به سمت تخ جمشید.

ساعت 11 رسیدیم تخت جمشید. یک لیدر گرفتیم که دو ساعت قسمت های مختلف کاخ ها را برامون توضیح دادند باز بچه ها تغدادی عکس گرفتندو ساعت 2 رفتیم نهار.
و بعدش رفتیم مقبره داریوش و...
ساعت 4 هم برگشتیم به سمت محتمع تا ساکامونو برداریم و بریم ترمینال آخه ساعت 6:30 بلیط داشتیم

رسیدیم و از سهیل و مادر بزرگوارشون و علی خداحافظی کردیم.
و با سرعت جت به سمت ترمینال رفتیم چون حسابی دیرمون شده بود.

بالاخره به اتوبوس رسیدیم و از سبحان خدا جافظی کردیم و اومدیم به سمت تهران....



این قیمت اخر که تو ترمینال یه بار اشتباه دور زدیم و یه بار هم من و مصطفی قبادی رکب زدیم و الکی گفتیم دور بزنید اشتباه اومدیم رو یادتون رفته بگید


RE: سفرنامه شیراز 92 - کتایون کاظمی - 11-30-2013 11:40 PM

این قسمت اخر که تو ترمینال یه بار اشتباه دور زدیم و یه بار هم من و مصطفی قبادی رکب زدیم و الکی گفتیم دور بزنید اشتباه اومدیم رو یادتون رفته بگید
------------------------------

خدائیش ما رو بگو مثل خوشحالها12_002 با اون همه وسایلو باروبندیل دنبال شما می اومدیم !بعد هی آقا مصطفی می گفت اشتباه اومدیم !!!برگردین برگردین خودشم بر می گشت!....ماهم (اینهمه آدم !!) سریع جهتو عوض می کردیم A00 (72) مرده کارمند راه آهن هم به کارامون می خندید ، می گفت چیکار می کنین؟درست اومدییییین ، برنگردین Confused
ینی داستانی داشتیما 4yajuyo