سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=105)
+--- انجمن: اعضای سایت ، اهداف و بحث های شخصی (/forumdisplay.php?fid=36)
+--- موضوع: اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم (/showthread.php?tid=2438)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12


RE: بیان خاطرات اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم (برای اطلاع دیگران ) - بيلا بالا - 10-24-2012 09:08 PM

سلام
اولین درامدی که یادم میاد این بود که کتابای داداشما واسش جلد میکردم و ازش یه پولی میگرفتم
تابستونام اب انجیل میفروختم ولی همش ضرر بودچون خودم بیشترازمشتریام اب انجیل میخوردم


RE: بیان خاطرات اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم (برای اطلاع دیگران ) - gandalf - 11-05-2012 02:35 PM

با تشکر از دوستان
زمان اولین درآمدم مربوط میشه به اولین ترم دانشگاهم، که از طرف یک انتشارات کتب دانشگاهی پیشنهاد شد و مربوط میشد به ترسیم شکل مدار الکترونیکی برای یک کتاب مهندسی، شکلها به صورت دستی توسط مولف کشیده شده بود و من بایستی اون رو با کامپیوتر رسم میکردم و هر عکس رو به صورت یک فایل تحویل میدادم، برای هر عکس نسبت به پیچیدگیش فکر میکنم 50-150 تومن میگرفتم، اولین کتاب حدودا 150 تا عکس داشت...


RE: بیان خاطرات اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم (برای اطلاع دیگران ) - yu3f - 11-05-2012 03:07 PM

اولین در آمد من بر میگرده ب ۶-۷ سالگی Yosef.gif بابام از سفر های خارجی ک بر میگشت بهم پول خورد و اسکناس های اون کشور ها رو می داد. تقریبا برای ۱۰-۱۵ تا کشور پولاشونو داشتم. کشور های عربی، کشور های همسایه، کشور های شمالی، دلار و ..... بعد با ی سری آت و آشغال دیگه مثل تیغ جوجه تیغی، کارت ماشین (قدیمی ها یادشونه!) عکس بازیکنا و ماشین و .... مسابقه برگزار می کردم. داداشم برام سوال طرح می کرد منم از کسایی ک تو جلسه های فامیلی بودن پول میگرفتم تا تو مسابقه شرکت کنند. اینطوری پول می گرفتم و با پولام بابام برام ی حساب پس انداز!!! باز کرد! ۳ هزار تومن Yosef.gif تقریبا ۱۷-۱۸ سال پیش Yosef.gif بعد حسابم تو صادرات بود قرعه کشی شد ۲ تومن اسمم افتاد پولم شد ۵ تومن Smile) ذوق مرگ بودم Yosef.gif
حدود ۹-۱۰ سالگی با ۲ تا پسرعمه و ی دختر عمه جلسه بانکی راه انداختم. مخشونو زدم Yosef.gif پول گذاشتیم یکی از پسرعمه ها جنس می خرید تو دسته ها و کنار پارک ها میفروخت پول جنس و دستمزدش کم میکرد بقیش میشد سود فعالیت اقتصادی! اضافه میشد به حسابمون. وام هم میدادیم به همدیگه Yosef.gif

تو دوران راهنمایی هم برای برادرم جاسوسی میکردم! =))) Yosef.gif یعنی اتفاقات تو خونه رو زمانی ک نبود جمع میکردم و بهش می گفتم و ازش پول می گرفتم. اول کار هم ی قرار داد باهاش بسته بودم کتبی! ک ب ازای دادن اطلاعات از خونه باید هفته ای فلان قدر بده بهم!‌ =))) بعد یبار سر پول دعوامون شد نداد بهم منم تهدید کردم قرارداد ب بابا نشون میدم (امضاش زیرش بود Yosef.gif) بعد اون ده برابر مبلغ قرارداد داد تا بیخیال شدم Yosef.gif

تو دبیرستان از کارام این بود که موقعی ک هنوز اینترنت پر سرعت ب خونه ها نمیدادن برای ی کافی نت مشکلات شبکه و ایناشو انجام می دادم و حل می کردم در ازاش اینترنت پرسرعت استفاده می کردم و دانلود Yosef.gif ی جایی هم بود براش تحقیق دانشجویی می کردیم پول می داد Yosef.gif یکی هم هاست لینوکس میفروختیم پول میداد Yosef.gif از هاست لینوکسیه فک می کنم ۱۰۰ هزارتومن یا بیشتر سود کرده بودم Yosef.gif

اما تو کار واقعی حقوق رو در نظر نگیریم، اولین سودم تو سال ۸۸ بود ک مخ یک نماینده وزارت خونه رو زدم و ی پروژه آموزشی ازش گرفتم ک حدود ۲ میلیون تومن برام سود داشت Yosef.gif

این بود انشای من Yosef.gif (ببخشید طولانی شد Yosef.gif)


RE: بیان خاطرات اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم (برای اطلاع دیگران ) - کامیار کاظمی - 11-06-2012 01:42 AM

(11-05-2012 03:07 PM)yu3f نوشته شده توسط:  تو دوران راهنمایی هم برای برادرم جاسوسی میکردم! =))) Yosef.gif یعنی اتفاقات تو خونه رو زمانی ک نبود جمع میکردم و بهش می گفتم و ازش پول می گرفتم. اول کار هم ی قرار داد باهاش بسته بودم کتبی! ک ب ازای دادن اطلاعات از خونه باید هفته ای فلان قدر بده بهم!‌ =))) بعد یبار سر پول دعوامون شد نداد بهم منم تهدید کردم قرارداد ب بابا نشون میدم (امضاش زیرش بود Yosef.gif) بعد اون ده برابر مبلغ قرارداد داد تا بیخیال شدم Yosef.gif

Blush واقعا جالب بود کلی خندیدم.
تلاش کودکانه بسیار جالبی بود.


RE: بیان خاطرات اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم (برای اطلاع دیگران ) - jahanagahi - 11-06-2012 07:44 AM

عکس آواتار آقا یوسف را سیو کردم و زوم کردم دیدم ظاهرا از من خوشتیپ تره WinkWinkWink, ولی خوب تار بود.
فکری بنظرم رسید . گفتم بگیم آقا یوسف عکست را در تایپیک عکس عزیزان انجمن ثبت کنید تا عزیزان انجمن نظر دهند.WinkWinkWink


RE: بیان خاطرات اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم (برای اطلاع دیگران ) - yu3f - 11-06-2012 08:23 AM

(11-06-2012 01:42 AM)کامیار کاظمی نوشته شده توسط:  
(11-05-2012 03:07 PM)yu3f نوشته شده توسط:  تو دوران راهنمایی هم برای برادرم جاسوسی میکردم! =))) Yosef.gif یعنی اتفاقات تو خونه رو زمانی ک نبود جمع میکردم و بهش می گفتم و ازش پول می گرفتم. اول کار هم ی قرار داد باهاش بسته بودم کتبی! ک ب ازای دادن اطلاعات از خونه باید هفته ای فلان قدر بده بهم!‌ =))) بعد یبار سر پول دعوامون شد نداد بهم منم تهدید کردم قرارداد ب بابا نشون میدم (امضاش زیرش بود Yosef.gif) بعد اون ده برابر مبلغ قرارداد داد تا بیخیال شدم Yosef.gif

Blush واقعا جالب بود کلی خندیدم.
تلاش کودکانه بسیار جالبی بود.


Yosef.gif بزرگوارید جناب کاظمی عزیز Yosef.gif البته کمی هم سانسور کردم دیگه Yosef.gif




(11-06-2012 07:44 AM)jahanagahi نوشته شده توسط:  عکس آواتار آقا یوسف را سیو کردم و زوم کردم دیدم ظاهرا از من خوشتیپ تره WinkWinkWink, ولی خوب تار بود.
فکری بنظرم رسید . گفتم بگیم آقا یوسف عکست را در تایپیک عکس عزیزان انجمن ثبت کنید تا عزیزان انجمن نظر دهند.WinkWinkWink

Yosef.gif استاد بنده از این جسارت ها نمی کنم Yosef.gif ما کجا شما کجا Yosef.gif
استاد این عکس کاملش هم در اینترنت هست Yosef.gif چشم قرار می دهم Yosef.gif


اولین سود - nami - 11-06-2012 03:14 PM

با سلام و سپاس

حقیقتا اولین سودی که کردم یادم نمیاد ولی بزرگترین سودی که کردم زمانی بود که یکی از اشناهای نزدیک کارخانه ای داشت در تبریز.سن من هم کم بود نوجوان بودم ،وقتی با هزار امید رفتم به کارخونش تا کار کنم چنان تحقیرم کرد که با گریه برگشتم خانه.مادرم پرسید چجور بود گفتم خیلی خوب تحویلم گرفت ولی نمیخام پیشش کار کنم.چنان غرورم شکسته شده بود که با خودم عهد بستم که کارخانه ای بزرگتر از کارخانه آن اشنای از همه غریبتر احداث کنم و الان فوت کرده ،خدا بیامرزدش ولی بزرگترین لطف رو در حق بنده کرد شاید اگر انروز مرا استخدام میکرد الان داشتم حقوق باز نشستگی رو میخوردم ولی شکر که ....


RE: بیان خاطرات اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم (برای اطلاع دیگران ) - elaheh-hosseini - 11-21-2012 05:03 PM

اولین سودم هفته پیش بود. خونه ای که با برادرم شراکتی خریدیم در طی 2 سال با 60 میلیون تومان سود فروختیمش. یعنی هر کدوم 30میلیون سود داشتیم.خیلی چسبید.


RE: بیان خاطرات اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم (برای اطلاع دیگران ) - رضا فضلعلی - 12-02-2012 07:15 PM

به نظر من بایستی به کارهای کلان فکر کنیم و راه را برای دوستان به سمت زمینه سازی برای کارهای کلان آماده نمود نوشتن وبلاگ یا فروشگاه های اینترنتی و غیره هم در ایران عزیز ما که مشترک اینترنتی آنچنانی ندارد مشکل است بایستی به آن طرف مرزها نیز توجه نمود


RE: بیان خاطرات اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم (برای اطلاع دیگران ) - MohammadV - 12-11-2012 07:46 PM

این اولین پست من در این انجمن است و همیشه دنبال این بودم که ارتباطاتم را با افرادی با پس زمینه ی فکری مشترک و فعال افزایش دهم که به لطف خدا به صورت خیلی جالب و غیر منتظره یکی از اعضای فعال همین انجمن, من را با این مجموعه اشنا کرد که شاکرم بابت این اتفاق.

واقعا چه سوال جالبی کردند, اولین تجربه کسب سود یا کارافرینی ؟

من یادمه اولین تجربه ی کسب درامدم زمانی بود که فکر کنم 6 یا 7 سالم بود ان زمان نقاشی هایی که می کشیدم را با چسب به دیوار اتاقم می چسباندم و از اعضای خانواده می خواستم که بیان بازدید کنند و بابت این بازدید پول می گرفتم .

فکر کنم اول یا دوم ابتدایی بود در تابستان داخل کوچه مون یک جعبه می ذاشتم و به بچه های محل بیسکویت و ادامس و بعدش تخمه افتاب گردون می فروختم. تخمه ها رو داخل کاغذ می ذاشتم و به صورت بستنی قیفی می پیچوندم و این شده بود بسته بندی اش.

همان سال دوم در مدرسه یادمه چون ان زمان مدرسه ها صابون کم بود یا خیلی رعایت نمی کردند که همیشه داشته باشه منم خیلی مقید بودم اگر می خوام چیزی بخورم حتما دستامو بشورم لذا خیلی اذیت می شدم و بعد در یک فروشگاه تعاونی یکسری صابون هایی دیدم که گرد و کوچیک بود و داخل یک ظرف پلاستیکی صدفی شکل بود ( قابل حمل در کیف بود ) ان را فکر کنم 5 تومان خریدم و در مدرسه استفاده می کردم که کم کم بچه ها هم ازصابون من استفاده می کردند که این شد بعد از مدتی صابون ها رو 10 تومان می فروختم به بچه ها.

البته یکی از تاثیر گذار ترین تجربه ها در دوران جدید زندگی ام برای خودم وقتی 23 سالم بود برای اولین بار رفتم به چین در نمایشگاه گوانگجو و هدف مهم ان سفرم هم کسب تجربه و خرج سفر بود و جالبه فقط حدود 2 میلیون و سیصد هزار تومان در ان زمان خرید کردم و در مشهد همان کالاها را خودم تک تک درب مغازه ها فروختم و حدودا بیشتر از 100 درصد سود کردم و کل خرج سفرم درامد.
ضمنا بیشتر از ان مبلغ را داشتم برای خرید ولی بنا بر توصیه ی دوستان قبل از سفرم گفته بودند که اصلا زیاد خرید نکنم چون مهم ترین بخش فروش است و اشتباهی که خیلی ها مرتکب می شوند این است که در اولین تجربه ی کاری با حجم زیادی از سرمایه شروع می کنند و ریسک ادامه ی کار بالا می رود و الخ.

ضمنا از این نظر در ابتدای پستم گفتم چه سوال جالبی چون واقعا تا الان اون تجربه های کسب سود و فروش از دوران ابتدای ام را فراموش کرده بودم و وقتی به کلمه اولین تجربه توجه کردم یادم امد و کلی خاطرات زنده شد. ممنون از خالق این مطلب.