بچه ها یه خواهشی بکنم ؟
فروردین سال 92 خوشبختانه 4 تا فرصت استثتایی به من رو کرده که دارم به چنگ میارمشون ، یعنی اصن این فرصت ها برای من ساخته شدن و مطمئن هستم که به دست من خواهند رسید
امروز متاسفانه اتفاقاتی افتاد که یکم روحیه من رو سست کرد و ترس به دلم انداخت
میتونید امشب از ساعت 10 دقیقه به 24 ( 23:50 )تا 24 و 10 دقیقه (00:10) ـــ یعنی 20 دقیقه ـــ برای من انرژی مثبت بفرستید ؟
من در این زمان توی مراقبه هستم ...

خواهشا اگر ممکنه تجسم کنید من سبحان ، با 190 سانتی متر قد ، موهای کمی فر ، وزن 90 کیلوگرم با یه کت شلوار مشکی و عینک دودی ، سوار تاکسی زرد میشم میرم توی یه خیابون توی یه جای خوب تهران که یه برج بلند اونجاست . داخل میشم سوار اسانسور میشیم و میرم طبقه اخر ، اونجا از منشی وقت میگیرم داخل اطاق مدیر عامل میشم یه سری فرم رو امضا میکنم ، حرف میزنم کمی با مدیر عامل ، چندتا تماس میگیرم و غیره ، بعد با مدیر عامل دست میدم و روبوسی میکنم یه چک میدن دستم و یه رسید میگیرن از من ، بعد خداحافظی میکنم و میام بیرون .
بعد میام سوار تاکسی میشم میرم بانک پارسیان چک رو نقد میکنم ، رییس بانک چون مبلغ بالاست یه سری سوال ازم میکنه و اخر سر چک رو میزاره به حساب و بعد دوباره سوار تاکسی میشم ، میرم گرانترین و لوکس ترین رستوران تهران ...
ابنجا حالا خودتون رو تجسم کنید با تمام بچه های انجمن که منتظر من هستید و مهمون من توی اون رستوران شمایید ...
تا احر 20 دقیقه اونجا مهمون من چلوکباب و کوبیده و ماهی و میگو و بیف استراگانوف و نوشابه و شربت و غیره بخورید و بیاشامید و اصراف نکنید و همش به من این موفقیت عظیم رو تبریک بگید و هی بگید اورین اورین اورین .

(03-28-2013 11:39 PM)3ObHaN نوشته شده توسط:  حالا که بهتون نیاز دارم هیچکس نیست =))))))
کسایی که میتونند خواهشا امشب هوای ما رو داشته باشن
حتی یه نفر

(03-28-2013 11:39 PM)3ObHaN نوشته شده توسط:  حالا که بهتون نیاز دارم هیچکس نیست =))))))
کسایی که میتونند خواهشا امشب هوای ما رو داشته باشن
حتی یه نفر

بچه ها خدا قسمت کنه .
عالــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی بود هاااااا
یعنی پرفکت بودددددد ....
تو عمرم همچین حالتی رو ندیده بودممممم .
خدایــــــــــــــــــــا شکرت ....
دیر رسیده بودم فرصت نشده مراقبه و تجسم رو باهم انجام بدم .
21 دقیقه و 32 ثانیه مراقبه انجام دادم .
بعد یه قسمتی از مراقبت احساس کردم یکی ( یا چند نفر ) یه سری انرژی خیلی قوی دارن برام میفرستن .
الله وکیلی انرژی ها قوی بودن ...
احساس کردم سرم داره میترکه ، هنوزم سر درد عجیبی دارم ، یعنی دمای بدنم رفت بالا یه حالت خیلی جالبی بود . انگار پریده بودم تو استخر اب ولرم مایل به داغ ...
بعد بدنم شروع کرد به لرزیدن و چشمام هی میخواستن باز بشن ....
الان بدنم افتضاح درد میکنه ...
سبک بودم هم وزن پَر ...
اقا دلم بگه براتون در همین حالت بودم که یهو گربه ی چاق و گندم پرید رو شکمم
سنگ رو میندازی توی اب ساکن چطور ارتعاش میده اطراف و یه سری موج درست میشه، همون حالت من احساس کردم یه سری انرژی داغ از شکم من ارتعاش داده شدن به اطرف ...
من میگم فقط شما بشنووووو هااااا ....
با اینکه یه جسم 6 کیلویی از ارتفاع 1 متری پرید روم ، اما اصن تمرکزم رو بهم نزد ...
خلاصه خیلی عالــــــــــــــــــــــی بود ...
حتما امتحان کنید شما هم
از همه تشکر میکنم .
مهیار جان ، بوگاتی میخرم برات عزیزم

(03-29-2013 09:08 AM)habib tousi نوشته شده توسط:  سبحان جان موفق شدی داداش؟شما که به انرژی مثبت نیاز نداشتی خودت بمب انرژی.اصلا بمب نوترونی هستی

ما که بمب انرژی بودیم از اول
معلومه موفق شدم ، همه موفق هستن ، ما محکومیم به موفقیت
فعلا در مرحله ی رهاسازی هستم انشالله با دست پر برگردم به تاپیک

آقا سبحان دیشب مهمونی بودم اما به یادت بودم و برایت انرژی می فرستادم همراه با انرژی حاصل از خوردن پسته های اکبری پر از انرژی

باور کنید آنقدر انرژی این پسته ها بالا بود که داشتم تو افق حاصل از این انرژی گم می شدم

حالا من از دوستان مقدار بالایی از انرژی نه برای خودم بلکه برای عزیزی رو می خوام که می دونم با ارسال انرژی های بالا شادی به وجوش بر می گرده .......

فردی رو تصور کنید که نیاز به انرژی بالایی داره
تا روحیه اش از حالت یاس و نا امیدی به بالاترین درجه اعتماد و شادی و عشق برسه .
اون الان داره از شوق و شادی لبریز می شه
و روی چمن های خیس بهاری غلط می زنه
و شبیه برگ های بارون زده از احساس نشاط خیس خیس شده .............