سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
امتحان - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش میلیاردرها (/forumdisplay.php?fid=107)
+--- انجمن: سرگرمی ها، دردودل ها و سلامتی یک میلیاردر (/forumdisplay.php?fid=50)
+--- موضوع: امتحان (/showthread.php?tid=3211)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6


RE: امتحان - m_grate29 - 05-25-2012 02:40 PM

(05-24-2012 07:19 PM)behnam67 نوشته شده توسط:  
(05-24-2012 02:36 PM)m_grate29 نوشته شده توسط:  بهنام مدرک تحصیلیت چیه؟

من ارشد منابع طبیعی دارم میگیرم.گرایش جنگلداری.

خوش به حالت من هنوز تو این لیسانس لعنتی موندم.
دیگه فکر کنم ترک تحصیلرو بکنم


RE: امتحان - صدفی - 05-25-2012 10:13 PM

زمانی که دانشجو بودم اوج کارم هم بود صبح ساعت 3 بیدار میشدم درس میخوندم 7 میرفتم سرکار تا 10 شب بعد یه استراحت کوچیک دوباره درس تا 1شب بعد میخوابیدم دوباره 3 بیدار میشدم هفته ای سه روز هم میرفتم دانشگاه اون روزا بعدش میرفتم سر کار مجبور بودم تا 12ر شرکت بمونم تا به کارام برسم
حیفه الان که وقت دارید استفاده کنید درس بخونید


RE: امتحان - m_grate29 - 05-25-2012 11:21 PM

خانوم صدفی الان مدرک به دردتون خورده؟خدایی؟


RE: امتحان - MARYAR - 05-25-2012 11:23 PM

آقاي محمدزضا من مدركم را گرفتم و خداييش مدركم و درسي كه خوندم بدردم خورده
اينا همش بهانه ست..


RE: امتحان - m_grate29 - 05-25-2012 11:34 PM

خوب مریم خانوم شما استاد هستید و دارید تدریس میکنید.
من الان تو خانواده ایی بزرگ شدم که پدر و مادرم استاد دانشگاه خواهرم قبل از بچه دار شدن هم مثل پدر و مادرم.
اینو میخوام بگم اونها استعداد داشتن و از همین راهم پولدار شدن چون کارشونو دوست داشتن
ولی من چون به درس علاقه ندارم و درس نمیخونم عقب میفتم نا امید میشم.به جای 4 ساله 5.5 ساله تموم میشه درسم یعنی 5 سال عقب افتادم
علاقه خیلی مهم.من به تجارت علاق داشتم رفتم تو این کار.
ولی بابام میگه یا تا دکترا بخون یا ول کن...... خوب من چی بگم ..... چه بحث و دعواهایی تو خونه که ما نداشتیم سر یه لیسانس که بقالیه سر کوچه هم داره
علاقه علاقه علاقه
مثل این میمونه که من از دختری خوشم بیاد مهربون باشه ولی چون یه دختر دیگه مامانم انتخاب کرده که پول داره با اون ازدواج کنم.این معلومه که جواب نمیده


RE: امتحان - MARYAR - 05-25-2012 11:40 PM

خوب مي رفتيد همون تجارت را به شكل آكادميك مي خونديد كه هم پدرتون را خوشحال مي كرديد هم خودتون به علائقتون مي رسيديد


RE: امتحان - m_grate29 - 05-25-2012 11:42 PM

(05-25-2012 11:40 PM)m_sh نوشته شده توسط:  خوب مي رفتيد همون تجارت را به شكل آكادميك مي خونديد كه هم پدرتون را خوشحال مي كرديد هم خودتون به علائقتون مي رسيديد

همین تصمیمو گرفتم حداقل اینو تموم کنم بعد برم دنبال درس بازرگانی.
بدبختانه همشم تکراری هست


RE: امتحان - goldmen - 05-26-2012 12:21 AM

(05-25-2012 11:34 PM)m_grate29 نوشته شده توسط:  خوب مریم خانوم شما استاد هستید و دارید تدریس میکنید.
من الان تو خانواده ایی بزرگ شدم که پدر و مادرم استاد دانشگاه خواهرم قبل از بچه دار شدن هم مثل پدر و مادرم.
اینو میخوام بگم اونها استعداد داشتن و از همین راهم پولدار شدن چون کارشونو دوست داشتن
ولی من چون به درس علاقه ندارم و درس نمیخونم عقب میفتم نا امید میشم.به جای 4 ساله 5.5 ساله تموم میشه درسم یعنی 5 سال عقب افتادم
علاقه خیلی مهم.من به تجارت علاق داشتم رفتم تو این کار.
ولی بابام میگه یا تا دکترا بخون یا ول کن...... خوب من چی بگم ..... چه بحث و دعواهایی تو خونه که ما نداشتیم سر یه لیسانس که بقالیه سر کوچه هم داره
علاقه علاقه علاقه
مثل این میمونه که من از دختری خوشم بیاد مهربون باشه ولی چون یه دختر دیگه مامانم انتخاب کرده که پول داره با اون ازدواج کنم.این معلومه که جواب نمیده

پس اينجور
درس خواندن تنها گرفتن مدرك نيست آقا محمد رضا
اوليش اگاهي با يك علم ودانش هست وبالابردن سطح سواد وفهم وشعور انسان ها
مثال معروف كه ببين طرف مدرك داره يا درك

دوميش بحث اجتماعي هست
رفتي همان خواستگاري ازت پرسيدن مدركت چي هست ميگي ديپلم يا كارشناسي يابالاتر؟
كار اقتصادي انجام ميدي شركا يا مشتريهات بهتر با يك دپيلمه كنار ميان يا كارشناسي يا بالاتر؟
بچه دار ميشي چند سال ديگه بچه اش پيش دوستاش بگه بابام ديپلمه هست؟

سوم:
اقتصاد اينقدر بزرگ هست ورشته هاي تحصيلي اكادميك دارد كه حتي نميتواني تصورش كني وهرجي بخواني باز هم كم هست
برو دكتري اقتصاد بگير
دكتر مديريت
دكتر تجارت

چهارم:
براي كسي كاري نكن
وقتي خودت باورت اين هست كه درس خواندن بدرد نميخوره ديگر هيچ هرچي هركي سخن بگه باز به گوشت نميره وحرف خودت رو ميزني
پس تا وقتي به اين نتيجه نرسيدي كه درس خواندن سود دارد برات همينطور در تنفر از درس خواندن هستي

پنجم:
هرچي سنت پايين تر باشد براي درس خواندن هم زودتر يادميگيري هم بيشتر علاقه مند مي شوي
كاري نكن كه وقتي به خودت امدي سني براي درس خواندن نداشته باشي

بيشتر فكر كن براي آيندت
چون به زودي از تجارت واقتصاد هم خسته ميشوي


RE: امتحان - صدفی - 05-26-2012 12:44 AM

(05-25-2012 11:42 PM)m_grate29 نوشته شده توسط:  
(05-25-2012 11:40 PM)m_sh نوشته شده توسط:  خوب مي رفتيد همون تجارت را به شكل آكادميك مي خونديد كه هم پدرتون را خوشحال مي كرديد هم خودتون به علائقتون مي رسيديد

همین تصمیمو گرفتم حداقل اینو تموم کنم بعد برم دنبال درس بازرگانی.
بدبختانه همشم تکراری هست

جناب آقای محمد رضا
تا قبل عید که کارو کاسبی خودمو راه ننداخته بودم کار مربوط به رشتم بود یعنی 11-12 سال تو رشته خودم فعالیت کردم
منم منظورم اینه که کسانی که علاقه دارن درسشونو سر وقت بخونن عقب نیفتن اگر هم کسی علاقه نداره بهتره نخونه به خدا چه فایده ای داره آخه لیسانس یا فوق یا دکترا رو میخواد آدم قاب کنه مگه فقط باید علاقه داشته باشه به درس خوندن


ولی از نظر من اگر آدم میخواد رفتگر هم بشه درست خونده و تحصیلکرده باشه بهتره
از هر لحاظ (جناب گلد من همه موضوع رو شکافتن) بازم نظر عزیزان مهترم و قابل احترامه


Angryچقدر تنبل زیاده Angry
به خدا با اون شرایط سخت که درس خوندم ولی الان میگم خوش اون روزا کاش اون موقع بود


RE: امتحان - مسعود کوچولو - 05-26-2012 01:03 AM

دوستان عزیز.سلام.
فرمایش همتون متین ولی فکر میکنم دارید یه جورایی با تعصب به درس خوندن قضاوت میکنید.
من از وقتی که کتاب معروف رابرت کیوساکی رو خوندم دیگه دست و دلم به درس نمیره.
الانم اگه میخونم فقط برای اینه که سربازی یه درجه ای داشته باشم و قبلش هم فرصتی که زندگیم رو جمع و جور کنم.
و گرنه باور نمیکنید وقتی میشینم سر کلاس درس بی ادبیه حالت تهوع بهم دست میده.
وقتی میبینم استادها با چه عشقی دارن درس میدن خندم میگیره.معلوم نیست که اولین بار کی این سیستم مزخرف درس خوندن رو پیاده کرده ولی هرکی بوده آتیش به قبرش بباره.
ما رو الاف یه مشت مزخرف ایکس ایگرگ کرده تمام دنیا دارن میرن جلو ما تازه تو بهترین زمان عمرمون که شخصیتمون داره شکل میگیره یا باید بریم سربازی نظامی بشیم بزنن تو سرمون که چی ارتش چرا نداره و این مزخرفات یا باید بریم دانشگاه با یه مشت استاد از خود راضی که فکر میکنن نجیب زادن بلا نسبت تمامی دوستان...
یه مشت معمولا بچه ننه که تمام عمرشون رو سر 25 صدم نمره ی بیشتر میزارن بعد با یه دک و پزی میان بیرون تا دو تا مورد کاری تازه اونم اگه باشه میبینن مثل چی میمونن تو ...(دانشجو ها ی اونجوری رو منظورم بود...)
من میرم سر کلاس میگم استاد من درسات رو نمیفهمم در عوض یه طرح تولیدی توپ دارم که اشتغال زایه و ... سرمایشم جور شده ولی وقت رسیدگی بهش ندارم تو هوام رو داشته باش جبران میکنم.میگه حق بقیه ضایع میشه که دیگه ایندفعه قاطی کردم جلوی بچه ها بهش گفتم باشه ولی من کارم رو میکنم بعد تو بیا دنبالم شاید استخدامت کردم.
بقول بقال موفق محلمون با مدرک فوق دیپلم که 15"20 درس خوندیم فقط جدول ضرب به دردمون خورد.
دوستان فراموش کردین ما راهی که فکر میکنیم درسته رو انجام میدیم به حرف مردم کاری نداریم؟
اینم دلیل شد که تو اجتماع یا مجلس خواستگاری از مدرک میپرسن؟خب بپرسن.ما بهترین راه رو انتخاب کردیم.
جا داره یه داستان زیبا از هنری فورد رو نقل کنم:
یه روزنامه زرد ((((((مثل آسیا ی خودمون)))))) نوشته بود که فورد آدم بی سواد و نادونیه.
فورد ازش شکایت کرد تودادگاه قاضی بهش گفت ثابت کن سواد داری:
گفت آقای قاضی من تو دفتر یه میز مخصوص دارم که روش به اندازه ی علم هایی که نیاز دارم دکمه نصبه هرکدوم مربوط به یه متخصص.
هروقت سوالی داشتم دکمه مخصوص رو میزنم تا متخصص مربوطه بیاد و خیلی خلاصه و کاربردی جوابم رو بده.من اگه میخواستم وقتم رو سر این مسخره بازیها از دست بدم (درس) الان صنعت آمریکا این نبود.
و طبیعتا پیروز شد.
اما جریان اینه.تحصیلکرده ها برای کار آفرین ها کار میکنند.
شاگرد آخرها کارآفرین میشن(با احتساب استثنا) و شاگرد اولها کارمند اونا.
حالا برید بیست بگیرید.
اگه طولانی شد ،اگه به کسی توهین شد یا اگه احساس کردید با افکارتون سازگار نیست یا تند رفتم خب طبق روال پوزش.
از دخالت بیجا هم پوزش.ولی جای خودم رو خالی دیدم.
ممنون.