سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
شما اگه جای من بودید!؟ - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=105)
+--- انجمن: نظر شما چیست؟ (/forumdisplay.php?fid=123)
+--- موضوع: شما اگه جای من بودید!؟ (/showthread.php?tid=5707)

صفحه ها: 1 2 3


RE: شما اگه جای من بودید!؟ - مهدی گل محمدی - 12-03-2012 11:42 PM

(12-03-2012 10:53 PM)mjdehghani نوشته شده توسط:  مخالف هستم . ولی با این پول می شه به چند نفر نون رسوند و یه گره ای از زندگی چند نفر باز کرد . حالا درسته چندین نفر این وسط دارن سوء استفاده می کنن . اما اگه بشه با این پول گره گشایی کرد می شه اونطرف قضیه رو توجیه کرد .

به نظر من این میشه قصه رابین هود که راه زنی میکرد و پولشو میداد به فقراءء
این درست نیست..


RE: شما اگه جای من بودید!؟ - Peanut - 12-04-2012 12:41 AM

(12-03-2012 11:42 PM)مهدی گل محمدی نوشته شده توسط:  
(12-03-2012 10:53 PM)mjdehghani نوشته شده توسط:  مخالف هستم . ولی با این پول می شه به چند نفر نون رسوند و یه گره ای از زندگی چند نفر باز کرد . حالا درسته چندین نفر این وسط دارن سوء استفاده می کنن . اما اگه بشه با این پول گره گشایی کرد می شه اونطرف قضیه رو توجیه کرد .

به نظر من این میشه قصه رابین هود که راه زنی میکرد و پولشو میداد به فقراءء
این درست نیست..

با حرف مهدی موافقم، شما با این کاری که بکنید دارید رشوه میدید (وقتی‌ می‌گید شیرینی‌ بدید یعنی‌ در حقیقت دارید کلمه رشوه را تو یه جعبه شیرینی‌ می‌پیچید با یه روبان خوشگلم روش- پس خودتون را گول نزنین رشوه همون شیرنیه)

اگه فکر کنیم با این کار می‌شه به چند خانواده نون رسوند - باید در نظر گرفت که چه نونی داریم میذاریم تو سفرهشون؟ نون حلال یا نون حروم؟

ما نه تنها وظیفه داریم که این در این دنیا به صورت یک انسان حقیقی‌ زندگی‌ کنیم، وظیفه دومِ ما اینه که هر جور که می‌تونیم اجتماعی خودمون را به سوی یه اجتماعی سالم و زیبا برا یه همه سوق بدیم.

جمله آخر من به هیچوجه معنیش این نیست که تو کار ملتِ دنیا دخالت کنیم با بشون بگیم چطوری زندگی‌ کنن یا چی‌ بپوشن یا چی‌ بخورن یا با کی‌ برن بیرون و چیکرأی نکنن...من با این کار مخالفم ---انتخاب آزاده این چیزا اولین حق هر کسی‌ تو این دنیاست


RE: شما اگه جای من بودید!؟ - سعید یوسفی - 12-04-2012 12:53 AM

اگه همه اینجوری فکر و عمل می کردند، خدایا کشور ما چی می شد؟ اما فقط تو میدان عمل جوهر آدما معلوم می شه. این کارا تو اداره های ما مثل نقل و نباته. البته هستند هنوز انسانهای شریفی که فقط به وظیفه و تکلیف فکر می کنن و نه شرایط.


RE: شما اگه جای من بودید!؟ - Peanut - 12-04-2012 01:11 AM

(12-04-2012 12:53 AM)434343 نوشته شده توسط:  اگه همه اینجوری فکر و عمل می کردند، خدایا کشور ما چی می شد؟ اما فقط تو میدان عمل جوهر آدما معلوم می شه. این کارا تو اداره های ما مثل نقل و نباته. البته هستند هنوز انسانهای شریفی که فقط به وظیفه و تکلیف فکر می کنن و نه شرایط.

دوست عزیز دنیا فقط و فقط به سوی یه گلستون شدن پیش میره اگه هر کدومه ما از خودمون شروع کنیم، و فقط رو کار حلال و صحیح زندگی‌ کردن خودمون تمرکز کنیم، همین "ما های خوب" می‌سازه محله خوب را و همین محله‌های خوب میسأز شهر خوب را و همین شهر‌های خوب کشور خوبو ا کشور‌های خوب میسازن دنیای خوب را ...

هیچوقت نگیدم، "حالا این یه بار که کسی‌ را نکشته"...
همه می‌کنن مام روش...
می‌خوام از پسر خالم عقب نیفتم...
فلانی را دیدی؟ مال حروم می‌خوره یه آبم روش،
،وضعشو ببین ،،شبا رو تخت خواب طلائی می‌خوابه خوابها طلائی هم می‌بینه
اونوقت ما که کار حلال می‌کنیم به زور پول آب و برقمون جور می‌شه...



(12-03-2012 11:03 PM)tondar12 نوشته شده توسط:  بسیار ممنون از نظرات دوستان!
من همون وقت به اون شخص نه گفتم ! فقط می خواستم اینجا مطرح کنم تا ببینم نظر دوستان چیه!(البته ناگفته نماند با خودم گفتم شاید اینجا بگم یکی براش یه کلاه شرعی ردیف می کنه که نشد!دیSmile

اگه خدا دری رو به حکمت ببنده در دیگه ای رو به رحمت باز می کنه که خدا رو شکر هنوز چند ساعت نگذشته از اون اتفاق در رحمت خدا باز شد! از اون قبلیه گنده تر و حلال تر ! دعا کنید درست بشه انشالله جزئیاتش رو در آینده در اختیار همه دوستان قرار می دم !!

آفرین کار شما شایانِ ستایشه، خدا گار زمن رحمت ببندد داری زمن حکمت گشاید صد و پنجاه در دیگری


RE: شما اگه جای من بودید!؟ - soltan_sal - 12-04-2012 08:54 AM

امیدوارم همیشه خدا محافظ و همراهت باشد تا اینکه بیهوده وسوسه نشوی و زندگی پر برکتی داشته باشی .
در پناه حق.


RE: شما اگه جای من بودید!؟ - goldmen - 12-04-2012 09:33 AM

(12-04-2012 12:53 AM)434343 نوشته شده توسط:  اگه همه اینجوری فکر و عمل می کردند، خدایا کشور ما چی می شد؟ اما فقط تو میدان عمل جوهر آدما معلوم می شه. این کارا تو اداره های ما مثل نقل و نباته. البته هستند هنوز انسانهای شریفی که فقط به وظیفه و تکلیف فکر می کنن و نه شرایط.

طبق گفته خدا هركي بايد جداگانه به اعمال وكردارش در دنيا جوابگو باشد وكسي يا گروهي بصورت دسته جمعي جواب گو نيست

اين به اين معني هست كه اگر كل جامعه هم فاسد بودن باز ميشه بينشون يك كار خوب ديد

بعد از فصل سرما گل ها صبر نميكنند همه باهم شكوفه بدن هركي جداگانه شكوفه ميده كه بهار شروع ميشه


RE: شما اگه جای من بودید!؟ - مهدی 1 - 12-04-2012 09:57 AM

سال 82 تو سازمان صنایع و معادن کار می کردم ، تو اون بخشی که من بودم جمعا 5 نفر بودیم ، متوجه شده بودم که بعضی از ارباب رچوعی که می یومدن با رئیس قسمتمون خیلی خودمونی هستند و بعضی وقت ها رئیس قسمت خودش بلند می شد و می رفت شخصا براشون چایی می آورد !!!! ولی برام مهم نبود و سرم به کار خودم بود و بی خیال بودم
گذشت تا بعد 5 ماه که قرار شد رسمی بشم یک روز آخر ماه رئیسمون یک پاکت داد به من ، دربش بسته بود . مشخص بود که تراول و پوله ، گفتم این برای چیه ، گفت بابت زحماتی که تو این ماه کشیدی و پاداش هست و به همه بچه ها دادم ، اگه کارتون را درست انجام بدید و به حرف من گوش کنی ازین به بعد هر ماه پاداش می گیری !! .
خلاصه گرفتم و اومدم خونه ، در اتاق را بستم و بازش کردم . چشام از حدقه دروود !! دقیقا 7 میلیون تومان پول بود ، حدود 10 سال پیش 7 میلیون کم پولی نبود ، خیلی پول بود. خلاصه مونده بودم چیکار کنم . تا اینکه دل را زدم به دریا و تماس گرفتم با شوهر خالم . که ایشون هم اون زمان مدیرعامل یکی از کارخانه های بزرگ اصفهان بودن و از دوستان صمیمی خود رئیسمون ! از اونهایی که براشون چایی می آورد دی:
یک چیزی تو پرانتز ( از روزی که تو سازمان مشغولش شده بودم ، همش منتظر بودم که یک روز این شوهر خالم برای کاری بیاد اداره تا من جلوش دربیام دی: و بهش احترام بزارم و کارش را بدون نوبت راه بندازم ، خلاصه یک روز دیدم در را باز کرد و اومد تو تا اومدم از صندلی بلند بشم و بگم بفرمایید و ... دیدم رئیسمون پرید بالا و رفت جلو و دست و روبوسی و ... جوری که اصلا من را ندید . بعد هم رئیسمون من را صدا کرد پای میز و پرونده ایشون را داد دستم و گفت کارشون خیلی سریع انجام بده و وردار بیار . من بعد از چشم شروع کردم به احوال پرسی و سلام علیک و شوهر خالم بعد هم رو کرد به رئیسمون و گفت هوای این آقا مهدی ما را داشته باشید ها . و بعد هم من رفتم دیگه داشتن با هم پچ پچ می کردن ) بگذریم
خلاصه گفت پس فردا بعد از ظهر پاشو بیا کارخانه تا برات بگم فردا هم که رفتی سر کار اصلا به روی خودت نیار و حرفی نزن. خلاصه فرداش رفتم و تا ظهر مشغول بودم تا اینکه دم ظهر رئیسمون برای کاری اومد بالای سر میزم و بعد پرسید بسته را باز کردی ؟ " والا منم هول شدم نمی دونستم چی بگم ، گفتم بله دست شما درد نکنه چرا زحمت کشیده بودید ، چرا اینقدر زیاد ، ایشالله جبران کنم !!!!! " اونم شونه ام را فشار داد و گفت ای شیطون دی:

خلاصه رفتم پیش شوهر خاله و فهمیدم از اوضاع از چه قراره ، تصمیم خودم را گرفته بودم ، من آدم اینکارها نبودم ، تا اون روز یک 1 تومنی حروم هم نخورده بودم ، از بچگی زحمت کشیده بودم و 1 تومن 1 تومن پول جمع کرده بودم یکی دو روز نرفتم سر کار و بعدش یک روز آخر وقت رفتم وسایلم را جمع کردم و بدون مقدمه بسته را دادم خدمت رئیس محترم و بدون هیچ گونه کار اداری از اداره اومدم بیرون . و به مدت دقیقا 7 سال طرف سازمان هم نرفتم .

نتیجه گیری داستان اینکه ، الان مثل سگ پشیمونم ، 10 سال عین اسب دویدم و تلاش کردم ولی یک هزارم درامد و راحتی که اگر اونجا بودم داشتم را تا حالا نداشتم . شما اشتباه من را تکرار نکن


RE: شما اگه جای من بودید!؟ - مهدی 1 - 12-04-2012 10:02 AM

راستی از بچه هایی که اونجا بودن ، یکیشون الان کاناداست و گویا یک کارخانه زده ، یکی آمریکا پمپ بنزین بین راهی + امکانات رفاهی (نظیر همین آفتاب مهتاب خودمون ) داره
رئیس با سلام و صلوات 5 6 سال بعد از اون ماجرا بازنشست شده ، یکی دیگه از بچه ها را چند سال پیش دیدم سوار یک پرادو بود پشت چراغ قرمز ، منم سوار موتور ! بودم پشت چراغ ، خودم را زدم به ندیدن و رفتم ، اونم فکر کنم ندیدم ، ولی ایشون هم دیگه اداره نیست و از چند و چون کارش هم خبر ندارم


RE: شما اگه جای من بودید!؟ - mir abbas - 12-04-2012 01:43 PM

بسیار ممنون از نظرات دوستان!
من همون وقت به اون شخص نه گفتم ! فقط می خواستم اینجا مطرح کنم تا ببینم نظر دوستان چیه!(البته ناگفته نماند با خودم گفتم شاید اینجا بگم یکی براش یه کلاه شرعی ردیف می کنه که نشد!دیSmile


**تبریک میگم به شما .معلومه اراده ای قوی دار ی سعی کن ازش در راه درست استفاده کنی برکتش رو خدا میرسونه.


RE: شما اگه جای من بودید!؟ - goldmen - 12-04-2012 01:57 PM

(12-04-2012 10:02 AM)مهدی 1 نوشته شده توسط:  راستی از بچه هایی که اونجا بودن ، یکیشون الان کاناداست و گویا یک کارخانه زده ، یکی آمریکا پمپ بنزین بین راهی + امکانات رفاهی (نظیر همین آفتاب مهتاب خودمون ) داره
رئیس با سلام و صلوات 5 6 سال بعد از اون ماجرا بازنشست شده ، یکی دیگه از بچه ها را چند سال پیش دیدم سوار یک پرادو بود پشت چراغ قرمز ، منم سوار موتور ! بودم پشت چراغ ، خودم را زدم به ندیدن و رفتم ، اونم فکر کنم ندیدم ، ولی ایشون هم دیگه اداره نیست و از چند و چون کارش هم خبر ندارم

هنوزم دير نشده
ايندفعه ميتوني بري واون كساني باشي كه مراجعه كننده باشند وشيريني ها رو تو بدي تا بتوني از مزايا چنين كارهايي برخورد دار بشي وسفر هاي خارجه بري..ماشين هاي لوكس سوار بشي...خانه هاي بالاشهر داشته باشي

ولي همه اتفاق ها اني نمي افته كه بخواي سريع بازتوابش رو ببيني
يكم صبركن
وارد زندگي همان همكارهات بشو
حتي وارد زندگي همان فاميلتون بشو
خودت با يكم درايت وعقل سليم خبر دار ميشي چه خبري هست